قریهای در چهل باغتوی پَشی
میانه قریهای در چهل باغتوی پَشی، از توابع ولسوالی جاغوری ولایت غزنی است. این قریه از شمال به آغیل قلدی و کوه معروف به سرخ سنگ، از شرق به قریههای مقصود و نورگ، از غرب به قریههای توغلوغ، چهارشنبی و گزکی و از جنوب به قریه آهنکشته و کوه معروف به قلخ، موقعیت دارد.
میانه با سنگماشه، مرکز ولسوالی جاغوری، بیست کلیومتر فاصله دارد. از آنجایی که این قریه در مرکز چهل باغتوی پَشی واقع شده است، بهنام میانه نامگذاری شده است. اهالی قریه را، نوادگان «دوست علی»، یکی از فرزندان غازی خان پَشی تشکیل میدهد.
جمعیت کنونی این قریه بیش از ۱۵۰ خانوار میباشد. طی نیم قرن اخیر بسیاری از مردم قریه میانه، به شهرهای کابل، هرات، هلمند، غزنی و خارج از کشور مهاجر شدهاند. به گونهای که تنها در شهر کویته پاکستان، بیشتر از ۱۶۰ خانوار باشندگان این قریه ساکن میباشند.
آغیلهای قریه میانه، نسبتاً پراکنده و از هم دور افتاده است. این آغیلها به ترتیب عبارت است از شرق به طرف غرب. شاه جوی، کوشه، گوشپره، تمقول پائین، تمقول بالا، غذبه، داروغه، قولشخل، زوبار پائین، زوبار بالا، اودگ، جلغه، سنگتول، لولو بالا، لولو پائین، گورگو، میانه و مچید میباشد.
در قریه میانه یک مسجد عمومی در مرکز و دو مسجد فرعی در آغیلهای شاه جوی و تمقول بالا میباشد. در مسجد عمومی، زمستانها مراسم حملهخوانی، شاهنامهخوانی و بیان تاریخ مردم هزاره دایر میشود. در کنار آن مسابقات تیراندازی، گیرگزنی و والیبال، از تفریحات مشهور زمستانی باشندگان این قریه میباشد.
آب زراعتی قریه بیشتر از رودخانه و آب خوردن مردم از چاهها و چشمهها تامین میشود. زمینهای زراعتی میانه برای کِشت انواع دانهجات و سبزیجات مانند گندم (تیرمایی و بهاری) جو، جواری، لوبیا، عدس، موشُنگ، شخل، کچالو، شلغم، زردک، پیاز، بادنجان رومی، رشقه، شفتل و غیره استفاده میشود
انواع درخت میوه مانند زردآلو، شفتالو، چهارمغز، بادام، توت و اقسام سیب در این قریه وجود دارد که نیازمندی مردم را برطرف میکند. برق قریه از یک پایه بند برق آبی واقع در آغیل کوشه و صفحات آفتابی به دست میآید.
شغل اغلب مردم، کاسبی و کارگری است. در سالهای اخیر زراعت و مالداری در میان مردم کم و محدود شده است. زندگی بیشتر مردم، از راه پولهای ارسالی کاسبان و کارگران آنها در ایران، استرالیا و دیگر کشورهای خارجی و اروپائی و برخی از طریق تجارت در شهرها اداره میشود.
از بناهای تاریخی این منطقه میتوان به قلعه علی اکبر اوقی (به مدخل بنا و تخریب قعله شاهجوی درین کتاب مراجعه شود) که در آغیل شاه جوی وجود دارد و تاهنوز آثاری از آن باقی مانده است، اشاره کرد. قلعه علی نجات اوقی در آغیل زوبار پائین، قلعهی علی محمد اوقی در منطقهی معروف به مُشکه، قلعه ملاعلی شیر در آغیل کوشه، قلعه نیابیک و پسرش خدارحیم داروغه در آغیل داروغه نام برد.
هر چند که به جز قلعه علی اکبر اوقی، سایر قلعهها در جریان جنگ مردم هزاره با لشکر امیر عبدالرحمن و حوادث طبیعی، کاملاً از بین رفته و امروز به جز پاسنگها و گِلهای فرورختهای آن چیزی دیگری از آنها باقی نمانده است. همچنان به شمول قلعهها؛ قبرستانی واقع در آغیل گورگو، قبرستانی فعلی قریه که در پهلوی مسجد عمومی آن قرار دارد، مازار معروف به دوازده امام در آغیل غذبه، خیمه مهتران در آغیل تمقول بالا، غار بزرگ در آغیل داروغه نیز از جمله بناها و آبدات تاریخی این قریه محسوب میشود.
از مشاهیر علمی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این قریه، از گذشتههای دور تا کنون میتوان به علی مردان زوار، علی نجات اوقی، علی اکبر اوقی، علی محمد اوقی و غیره اشاره کرد. به نقل از منابع تاریخی و روایتهای گذشتگان، علی نجات، علی اکبر و علی محمد فرزندان علی مردان زوار، از سالهای ۱۲۵۰ الی ۱۲۷۰ هجری شمسی، در برابر حاکمیت نوادگان ذکی سلطان که مقر اصلی شان در ناوه پَشی موقعیت داشته و بر علاوه پَشی، ساحاتی از ولسوالی مالستان، جاغوری و ارزگان را نیز در کنترل خویش داشتند؛ شوریدهاند و چهل باغتوی پَشی را از سیطره این خاندان (سلطانو) نجات میدهند. تا قبل از این رویداد، اولاده ذکی سلطان مطابق قرارداد از عموم مردم پَشی مالیات جمعآوری میکردند. اما زمانی که این مالیات از سوی ماموران حکومتی، با قهر و اجبار جمعآوری میگردد، مردم به علی نجات و برادرانش مراجعه میکند تا دست سلطانو را از چهل باغتوی پَشی کوتاه نموده آنان را از زیر بار مالیاتِ سنگین و تحمیلشده نجات بدهند. علی نجات و برادرانش هر چند که خواهرزادگان نوادگان ذکی سلطان به حساب میآمدند؛ اما بخاطر مردم، علیه حاکمیت آنها آهنگ مخالفت سر داده چهل باغتوی پَشی را از زیر سیطره آنها خارج میسازد. پس از این علی نجات، علیاکبر و علی محمد، زمام امورِ چهل باغتوی پَشی را به عهده گرفته و از سوی مردم بهعنوان اوقی انتخاب گردیده و قلعههایی نیز برای آنها در ساحات شاهجوی، زوبار و مُشکه از سوی مردم اعمار میگردد. (مراجعه شود به مدخل، بنا و تخریب قلعه شاهجوی)
آنچه در منابع تاریخی نوشته شده است،«اوقی» به معنی رئیس یک طایفه میباشد. چنانکه تمیور خانوف در اثر معروف خود تحت عنوان تاریخ ملی هزاره مینویسد، هر طائفه به صورت عموم چندین قریه و یا یک قریه را در تصرف خود داشت که در راس قریه یک نفر بنام اوقی امور قریه را نظارت میکرد. در قریهها و مجالس عمومی، جرگهها، تصمیمات مهم را بهعهده میگرفت و آنرا به اوقی و ریش سفیدان محول میکردند. افراد عادی، تاثیرات قابل توجهی روی تصامیم اوقی وارد ساخته نمی توانستند.
پس از لشکرکشی امیرعبدالرحمن خان به هزارجات، علی نجات اوقی و برادرانش یکجا با مامای شان نجف سلطان، جبههای را در برابر لشکریان عبدالرحمان خان گشوده و به مبارزه میپردازند. در نهایت به نقل از سراج التواریخ، در ۱۷ شعبان ۱۳۱۰ هجری قمری، (دوشنبه 6 مارچ 1893) نجف سلطان، همراه با شماری دیگر که علی نجات اوقی نیز شامل آنها بوده است، از موضع شان (جبل غوغه) دستگیر و همراه با سایر اسیران به کابل منتقل میشوند. (به مدخل صدو ده جنگوی پشی مراجعه شود)
به دنبال دستگیری و انتقال علی نجات اوقی به کابل، علی اکبر اوقی به منظور پیدا نمودن برادر روانه کابل میشود که در نهایت از سفر بر نمیگردد. علی نجات اوقی نیز توسط حکومت عبدالرحمان شکنجه و به قتل میرسد. (مراجعه شود به مدخل محمد حسین مهتر)
پس از آنکه علی نجات و علی اکبر جانهای شان را از دست میدهند؛ قلعههای شان نیز توسط لشکریان عبدالرحمان ویران گردیده و برادر خورد شان علی محمد همراه با فرزندان برادرش نجات از منطقه فرار نموده و به کویته پاکستان پناه میبرند. پس از بیست سال از این حادثه، نوروزعلی فرزند علی نجات اوقی به منطقه بازگشته و از سوی مردم بهعنوان اوقی انتخاب میگردد. بعد از نوروزعلی اوقی، به ترتیب علی بخش اوقی فرزند علی محمد اوقی، خدارحیم اوقی فرزند علی بخش اوقی، محمد نبی اوقی فرزند نوروزعلی اوقی و عوض علی قریدار فرزند خدارحیم اوقی؛ در پهلوی سایر متنفذین، اداره امور چهلباغتوی پَشی را عهده دار بودند.
همچنان به سلسله متنفذینی بعد از علی محمد اوقی، از نیابیک، خدارحیم داروغه، محمد نبی اوقی، (به مدخل محمد نبی اوقی مراجعه شود) عوض علی قریدار، حاجی سلطانعلی، حاجی عوضعلی، حاجی جانعلی، خلیفه محمد ایوب، ملا علی شیر، ملا خداداد، ملا محمد فقیر، سرورعلی قریدار، اسحاق علی اوقی، آخوند نعیم اکبری، حاجی باشی اختر محمد، کربلایی محمد حسین، ارباب حبیب الله، حاجی عبدالخالق، حاجی خداداد، حاجی علی مدد خزانهدار، خلیفه عبدالمومن، علی مدد نظری، باشی محمد یونس، اسحاق علی بیو، محمد عارف رحیمی، دکتر محمد یونس افضلی، عبدالرئوف نوید، (برای اطلاعات بیشتر از عبدالرئوف نوید، به مدخل سیماسمر مراجعه شود) رئیس عبدالکریم نوروزی، سر معلم محمد زمان رحیمی، (به مدخل محمد زمان رحیمی مراجعه شود) مدیرمحمد انور، داکتر محمد ظاهر رحیمی، محمد داوود شریفی، مامور سلمانعلی، (به مدخل مامور سلمان مراجعه شود) داکتر محمد شریف، عبدالخالق نوروزی، نواب خان، معلم محمد اسحاق، معلم ابراهیم فیاض، سلمانعلی جعفری، حاجی قیوم تمقول، عبدالکریم سمندری، ارباب محمد آصف، داکتر جمعه مقیم هالند، ترجمان محمد جان اشاره کرد.
مشاهیر جدید قریه، غالباً فارغ التحصیلان دانشگاهها در داخل و خارج از کشور هستند که از آن جمله میتوان از امیر محمد جاوید، محمد آصف اکبری، خیر محمد صمیم، محمدعیسی شرافت، عبدالطیف جعفری، حمیده رحیمی، علی محمد اکبری، محمد انور حیدری و محمد ظاهر نوروزی نام برد.
منابع: شریفی، عبدالحمید. (۱۴۰۱). پَشی در آیینهی تاریخ. چاپ اول. اکبری، کربلائی محمد اسحاق، (1401) مصاحبه حضوری سیف الله ذوالفقار با کربلائی محمد اسحاق اکبری، سراج التواریخ، جلد سوم، تمیورخانوف، تاریخ ملی هزاره، مترجم عزیز طغیان.
نویسنده: سیف الله ذولفقار
ویرایش: نادرشاه نظری، 27 می2023
سلام به شما!
انشالله که جور صحتمند و خوشحال باشین!
در باره تمام قریه ها معلومات دادین اما اول ای که قریه تمقول که 20-25 خانه است ره هیچ قریه حساب نکردین(به اصطلاح عام جمپ نگرفتین) و دوم ده بخش معلومات ده باره قریه های از هر جای میانه یک نفر تحصیل کرده ره نام گرفتین اما از قریه تمقول بالا که بچای و دخترای شان از بهترین پوهنتون های افغانستان (کابل و پولیتخنیک)فارغ شدن ره نام هیچ نبردین در حال که از دیگه قریه های میانه که از انستیتوت فارغ شدن . جای تآسف است برای کسی که ای معلومات ره نوشته کرده یا به اندازه کافی سواد نداشته یا هم از روز تعصب نه نوشته و گله هم نیست نویسنده ده ترای دوم ده کانکور کامیاب نشد و مجبور شد در پوهنتون های شخصی حقوق و علوم سیاسی با پول جیب پدر بیخواند و از مه هم گله نداشتی باشین که چرا تند نوشته ام چون یک قریه 25 نفری نادیده گرفته شده و سایت ره که باز کدم واقعا دل مه پر درد شد.
قریه تمقول بخشی از قریه میانه است. در چهل باغتوی پشی فقط ده قریه بزرگ شرح داده شده.
شجره نامه تمقول هم بصورت جداگانه در سیات موجود است.
چون قریه تمقول یک خانواری جداگانه است، گفتیم بهتره جداگانه نشر شود.