رحیمی جانعلی (۱۳۳۵ش)
معلم و فعال فرهنگی
جانعلی رحیمی، فرزند محمد صادق در قریه سرخکنک، از توابع چهل باغتوی پشی، در سال ۱۳۳۵ش، مطابق ۱۹۵۶ میلادی دیده به جهان گشود. جان علی تک فرزند خانواده محسوب میشد و پدرش که یک کشاورز بود، دوست داشت او همیشه در کنارش باشد.
جان علی علاقه داشت در مکتب دولتی تحصیل کند، اما وی بنا به دلایلی از آموزش مکتب دولتی محروم شد و در مدرسه ملاامام قریه تا مراح و سویتی تحصیل کرد.
بعد از پایان مدرسه ملایی، در سال ۱۳۵۴ شمسی، در ولایت هلمند رفت و در فابریکه روغنیات مشغول کار شد. ازینکه نتوانست به دلخواه خود در مکتب دولتی نزد معلم درس بخواند، حسرت آن به دلش ماند و بخاطر این انگیزه در فابریکه روغنیات، همزمان که کار میکرد، در آموزش شبانه «شپی لیسه» ثبت نام کرد.
وی در مکتب شبانه، با افراد فرهنگی و سیاسی، مثل داکتر صادق یاری آشنا شد که یاری در آنزمان در ولایت هلمند به حیث پزشک کار می کرد.
جان علی بعداً به گرایش سیاسی که داکتر یاری داشت، علاقهمند شد و به مطالعه آزاد و ارتقای سوادش ادامه داد.
جان علی بین سالهای ۱۹۷۶-۱۹۷۹ش، هنگامیکه کودتای خلق و پرچم در همدستی با روسها صورت گرفت، دوره مهمی در جنبش مبارزات ضد رژیم به حساب میرفت و به مبارزهاش ادامه داد.
در دوره بعدی لشکرکشی روسیه که در جنوری۱۹۸۰میلادی صورت گرفت، خیلی از شخصیتهای سیاسی، منجمله از مذهبیها گرفته تا ملی مترقی را، بنام مائویست، خمینیست، فیودال و اشرار در پل چرخی زندانی نموده و از بین بردند.
(مراجعه شود به مدخل گرایشهای سیاسی عقیدتی در جلد اول دانشنامه)
جانعلی بخاطری که توسط حزب دموکراتیک خلق افغانستان بازداشت نگردد و یا به گروهای جهادی جذب نشود، وطن را ترک کرده به ایران مهاجرت کرد. وی با گذشت پنج سال در ایران، به وطن بر گشت.
جانعلی بعد از عودت به وطن متوجه شد که سازمان رهایی افغانستان تمامی فعالین و رهبران خود را از دست داده و تعداد قلیل به خارج مهاجر شده. جان علی به دعوت سیماسمر و عبدلرئوف اکبری، در سال ۱۳۶۴ شمسی، به عضویت سازمان رهایی شامل می شود و به فعالیت ادامه می دهد. پس ازینکه در سازمان رهایی انشعاب به وجود می آید، جان عالی با داکتر سیماسمر و جمعی دیگر از سازمان رهایی جدا می شود.
جان علی، پس از جدا شدن از سازمان، با داکتر سیماسمر، رئوف اکبری، ابراهیم خانو، صفر و جمعی از داکتران، با نهاد خیریه، تماس گرفته امکانات مکتب وکلینک بنام شهدا ارگانیزیشن را براه می اندازد. ایشان در دورانی که با سیماسمر بود، دو بار لوازم مکتب و کلینک جاغوری را از کویته پاکستان به جاغوری انتقال داد. وی در دورهای که در سال ۱۳۷۰ لوازم مکتب و معاش معلمین مکتب ده مرده، انگوری، سنگماشه و چهل باغتوی پشی را می برد، توسط نهضت اسلامی گرفتار شد که پولی که از طرف سیماسمر برای معاش معلمین آورده بود، توسط آنها مصادره میگردد.
جان علی در برابر تمامی شکنجهها و شلاق نهضتیها مقاومت کرده و تسلیم نشد. بعد با پا در میانی باشی قادر که در آنزمان قومندان حرکت اسلامی بود آزاد می شود.
جان علی دو بار توسط افراد و نظامیهای حزب اسلامی گلبدین باز داشت و بعد از نزد آنها فرار میکند. وی مدت شش سال با داکتر سیماسمر فعالیت می کند. بعد ازینکه رابطه سیاسی داکتر سیماسمر با انجنیرحسین قطع میشود، داکتر سیماسمر به عضویت کمیته مرکزی حزب وحدت درآمد.
پس از آن جان علی از سیما جدا می شود و با انجنیر حسین رابطه می گیرد و فعالیت های مبارزاتی و سیاسیاش را با انجنیرحسین (رفیق ضیا) ادامه می دهد.
معلم جان علی از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۹۳ شمسی، در لیسه ذکور چهل باغتوی پشی بهحیث معلم ایفای وظیفه کرد. وی در زمانیکه معلم رسمی در مکتب نبود نیز مدافع مکتب و معارف بود، و در مقابل یک عده که مخالف مکتب بودند، از مکتب حمایت و طرفداری کرده در مقابل مخالفان مکتب و معلمین به دفاع میپرداخت.
معلم جان علی رحیمی در سال ۲۰۱۴ میلادی، همراه با خانوادهاش در کشور استرالیا پناهنده و در آنجا ساکن شدند. ایشان به مدت نه سال است که در یک مکتب فارسی زبان، بهحیث معلم رسمی زبان و ادبیات فارسی مشغول تدریس است. معلم جان علی رحیمی چهار پسر و سه دختر دارد که یک پسر و دخترش در افغانستان و باقی در استرالیا زندگی می کنند.
تدوین: اسحاق رامشگر
ویرایش، ن. نظری.