طایفهای در چهل باغتوی پشی
در رابطه با آبدات تاریخی که از زمان گورکهها و اقوام دیگری پیش از مردمان فعلی بجا مانده است، از چندین آثار تاریخی و کندهکاریها در دل کوه میتوان نام برد. مانند باداسیه در چهل باغتوی پشی، احد کوه که در شاهنامه بنام «صمد کوه» معروف است.
کوه «سری شار»، آسیاب بادی و کوه مامه کاله:
در مورد باداسیه، اطلاعات کافی در دست است، اما در مورد احد کوه که در منطقه بیک خدیداد قرار دارد، گفته میشود که چهار کوه در آن نهفته است و دارای اهمیت آثار معماری میباشد. بر فراز «احد کوه» دالان و گنبدی از خشت پخته، ساروچه (ظرف چوبی برای ذخیره آب) حوض انبارهای برف، ضمیمه استبل حیوانات و آخورها کندهکاری شده در دل چوقه (زمین سفت سنگی) وجود دارد که از قرار معلوم عین همین تاسیسات در باداسیه نیز وجود داشته است. با این تفاوت که احد کوه از قرخی (تپهای که سنگهای تیز زیگزالی داشته باشد) بیشتر برخوردار است و در اکثر جاهای صعبالعبور، از پلههای سنگی استفاده شده و در بعضی جاها، میخهای آهنی در دل سنگ کوبیده شده. یعنی در میخ تناب بند میکرده و برای عبور و مرور از آن استفاده میکردهاند. ارتفاع احدکوه در حدی است که منطقه قلات و شاه جوی به آسانی دیده میشود.
طبق روایتها، در قدیم اکثر فرامین و گزارشهای روز، چه عادی و چه اضطراری، بهصورت شعلهی رمزهایی از آتش به اطلاع خواص رسانیده میشده است. در شارکوه، که از ارتفاع کمتر برخوردار است، علاوه بر وجود اینگونه تاسیسات، کوزههای سفالی بزرگ و کندوچههایی از گِل یافت میشود که مخصوص ذخیره غلات بوده است.
در دامنه شار کوه، خانه غارهایی وجود دارد که کاملا مصنوعی بوده و به طرز دالاندالان و طبقه طبقه ساخته شده، اما در منطقه شارزایده، بهسبک مدرنتری در زیر زمین و در دل تپهها شکل گرفته است.عین چنین غارخانهها در منطقه «میمی سرنگاه»، از توابع ولسوالی دایه، مشرف به شیرو که در بین دایکندی و دایه واقع شده است نیز وجود دارد. در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرد و یکی از مناطق بکر هزارجات بهحساب میآید.
در رابطه به حفظ و مراقبت اینگونه آثار و جاهای تاریخی، اطلاع رسانی و فرهنگ سازی کافی صورت نگرفته تا از تخریب عمدی آن جلوگیری شود. چه بسا آثار گرانبها بدست خود ما به نابودی کشانده شده است. بنابه گزارش راوی، شخصی چهل و پنج سال پیش، مجسمه مرغی را از ترکیبات هفتجوش، از فراز شارکوه یافته و بهخانه آورده است. سپس آنرا با پترول میشوید تا از طلا بودنش مطمین شود. اما زمانی که میبیند طلا نیست، باز هم باخود فکر میکند که شاید در درونش طلا باشد. وقتی میشکند، میبیند که بازهم در درونش طلا وجود ندارد. با هزار لعن و نفرین بیرون پرتش میکند. وی میگوید که پس از چند دهه بعد فهمیده است که متاع مهمی را از دست داده و این تجربه توسط تعداد زیادی تکرار شده است.
در مورد آسیاب بادی، کوه مامه کاله، حد فاصل بین نیقلعه و زردالو که حکایت از موجودیت یک تمدن کوهی را در خود دارد، باید تمرکز صورت بگیرد و از دیرین شناسان مدد خواسته شود تا قدامت و صنعت معماری و انگیزه «کوه نشینی» مشخص شود.
بخش دیگری از رموزِ باز نشده مربوط به غارهایی است که بهصورت غیر طبیعی در بعضی از کوهها وجود دارد. مثل غاری بر فرازِ جوقولِ چهل باغتوی پشی، غار عریض و طویل در اُوتقول، غار افسانهای در کوه نیخته قره باغ، غار بسیار طویل سبزچوب علیای سنگماشه.
{بگفته خسرم چمن علی سبز چوب، این غار پیچ در پیچ در دل کوه چنان مغلق است که چندین نسلی که در آنجا زندگی میکردهاند، هرگز قادر به شناسایی و ردیابی غارها نشدهاند. میگفت، زمانی که جوان بوده، همراه جمعی از مردان با چراغها و سبدهای پر از کاه وارد غارها شده تا با استفاده از کاهی که در حال رفتن کمکم تید میکرده، بهعنوان نشانی در وقت برگشت استفاده میکردهاند که راه شانرا گم نکنند. اما نتوانسته آخر غارها را پیدا کنند. ن. نظری}
افسانهای که در مورد غار کوه نیخته وجود دارد، این غار از خود منطقه تا پشته شهر غزنی امتداد دارد. از درون آن صدها اشیای سنگی و مفرعی پیدا شده اما کسی تاکنون به سبب ترس و وهم، بیش از چند صد متری در داخل غار نرفته است. در مورد غار سبزچوب علیا در سنگماشه و غار اوتقول نیز اینگونه روایت میشود که هنوز کسی انتهای این غارها را پیدا نکردهاند.
نویسنده: ظاهر نور.
فرستنده: حنیف کارگر.
اضافات و ویرایش: نادرشاه نظری، 30 می2023