نجار و فعال فرهنگی
خدانظر ولد رحیم علی (رامی) در سال 1290 در قریه روشنک، از توابع چهلباغتوی دیده بهجهان گشود. پس از سپری کردن دوران کودکی، چند سال در مکتب ملایی به تحصیل پرداخت و خواندن و نوشتن آموخت. وقتی زندگی مستقل تشکیل داد، به شغل نجاری علاقه پیدا کرد و یک نجار ماهر در منطقه شد. استاخدانظر در کنار نجاری، به سنگچینی و خانهسازی نیز تسلط پیدا کرد. چنانکه کارهای نجاری و گِلکاری یک خانهای که از اول افتتاح میشد، مکمل انجام میداد. ایشان در هنر شاهنامهخوانی و حملهخوانی نیز تبحر داشت و این دو کتاب را در محافل جمعی با صدای بلند و جذاب میخواند.
دلگرمی استاخدانظر در هنرِ شاهنامه و حملهخوانی بهحدی بود که او یک سال در منطقه چهلدختران (تاکاآلغو) مجانی کار میکند تا صاحب خانه که خط بسیار زیبا داشت، برای او با دستخط نی کتاب حمله را نوشت. چنانکه استاخدانظر این کتاب را تا دم مرگ داشت و در زمستانها هر شب یا خودش تنهایی و یا در بزم یاران میخواند. (علی خان پسرش)
پوشه روی جلد این کتاب چرمی بود و با هنرِ نقاشی، حکاکی و برجستهنویسی ساخته شده بود. پس از مرگ استاخدانظر، بهرسم مردم منطقه که لوازم فوتی را برای مسجد هدیه میکند، این کتاب نیز چند مدتی در مسجد مدگ بود و بعداً مفقود شد.
استاخدانظر سرانجام مبتلا به بیماری حنجره شده مشکل تنفسی پیدا کرد. گرچه داکتران نظر دادند که در صورت توافقِ بیمار، زیر گلوی مریض را سوراخ کرده از طریق جراحی تراکستومی میتواند مشکل تنفسی را حل کند، اما استاخدانظر نپذیرفت و در تابستان 1355، در سن 65 سالگی درگذشت.
از استاخدانظر سه پسر و سه دختر بهیادگار مانده است. باشی قادربخش پسر ارشد اوست که اکنون در قید حیات است.
منبع: علی خان پسر مرحوم
نادرشاه نظری، 27 مارچ 2023