فرمانده نظامی
حسین علی چمران ولد عوض علی ولد غلام، در سال 1330 هجری شمسی برابر با1951 میلادی در قریه گزکی، چهل باغتوی پشی، ولسوالی جاغوری، ولایت غزنی دیده به جهان گشود. چمران سواد ابتدایی خواندن و نوشتن را از مکتب خانگی قریه آموخته بود و تحصیلات عالی و آکادمیک نداشت. حسین علی چمران در ایران مصروف کارگری بود که میان مهاجرین افغانستان، تبلیغات جهاد در برابر نیرویهای شوروی شدت گرفت. همین امر باعث شد که چمران به حزب نهضت اسلامی جذب شود و آموزشهای نظامی را در ایران فرا بگیرد.
حسین علی چمران، بعد از فراغت آموزش نظامی، در سال 1363هجری شمسی، در برابر نیرویهای متجاوز شوروی سابق، وارد افغانستان شده به شبکه جهاد متصل شد. وی از مسیر هرات، بادغیس، غور، دایکندی و دایه، با پای پیاده توسط اسپ و قاطر، اسلحه و مهمات از ایران آورده در مدت 63 روز، در پایگاه ولیعصر در قابجوی پشی رساند. در این مسیر، تعدادی ازجوانان و هم فکرانش از چهل باغتو و سایر نقاط پشی با چمران همراه و هم سفر بودند. قبل از آمدن چمران به افغانستان، پایگاه ولیعصر حزب نهضت در قابجوی پشی فعالیت داشت و فرمانده عمومی آن محمدجان رحیمی، از منطقه شامصور قابجوی پشی بود. با آمدن چمران، فرماندهی نظامی حزب نهضت اسلامی افغانستان، بدوش آقای حسین علی چمران افتاد.
حسینعلی چمران، نیروهای چریکی و مبارزین را آموزش نظامی داد و علیه نیروهای متجاوز شوری، بهطرف جاغوری حرکت کرده و عملیات نظامی را آغاز کرد. فرمانده چمران در جبهه مقاومت لومان و ولسوالی مقر، دهها عملیات چریکی نظامی را بالای نیرویهای متجاوز شوروی سابق سازماندهی و اجرا نمود. علی شاه هاشمی از قریه توغلوغ یکی از نظامیهایش در دفاع از وطن کشته شد و خود چمران از ناحیه زانو شدید زخم برداشت. چون امکان تداوی چمران در داخل کشور وجود نداشت، برای تداوی به ایران رفت. چمران بعد از تداوی دوباره به زادگاهش برگشت.
حسین علی چمران در سال 1365، بعد از کشته شدن جان محمد رحیمی قوماندان حزب نهضت، بهعنوان فرمانده عمومی نهضت اسلامی در پایگاه ولیعصر انتخاب گردید و تا بهار1371 این مسئولیت را برعهده داشت. عوض نائیک پدر چمران، مویسفید و متنفذ قوم خود بود که در سال 1371 وفات کرد. چمران بخاطر وفات پدرش، مدتی در خانه بود. مردم و نیروهای نظامی از پشی و جاغوری، برای ابراز تسلیت و ادای غم شریکی پیش او میآمدند. بعد از فاتحه پدرش، جمعی از بزرگان و نیروهای حزب نهضت اسلامی از مرکز جاغوری، (سنگماشه) برای دلجویی او و بدرقه کردنش در دفتر سنگماشه، بهخانه چمران آمدند و او را به مقصد جاغوری همراهی کردند.
در پنجم جوزا سال 1371، چمران در معیت جمعی که از جاغوری آمده بودند، بهطرف سنگماشه حرکت کردند. در مسیر راه عمومی، در ساحه غارِالو چهار خوشه، چمران با کمین برابر شده مورد حمله قرار گرفت. سرانجام حسین علی چمران با یک تن از یارانش بنام علی جان یوسفی، از جاکه پشی کشته شدند و تعدادی از همراهانش اسیر گردید. (برای اطلاع بیشتر، به مدخل ترور قوماندان چمران، درین کتاب مراجعه شود)
فرمانده چمران در یک مراسم باشکوه، با اشتراک بزرگان پشی و جاغوری در قبرستان زادگاهش در چهل باغتوی پشی، قریه گزکی بهخاک سپرده شد.
فعالیتهای فرمانده چمران
ویژگی منحصر بهفرد قوماندان چمران سبب شده بود که وی جایگاه خاصی در میان مردم و حزب داشته باشد. ایشان در کنار فعالیتهای نظامی، به امور اجتماعی و مردمداری همیشه تلاش میکرد. یکی از کارهای مهم و عام المنفعه چمران، در زمانیکه فرمانده عمومی حزب نهضت اسلامی بود، احداث سرک کوتل شامصور است. تصمیم و پلان احداث سرک شامصور در سال 1367 هجری شمسی، در پایگاه ولیعصر قابجوی به فرماندهی چمران اتخاذ شد. چمران ذریعه مکتوب از غلام سخی واثق فرمانده حزب نهضت در جاغوری، در بخش سروی و نقشه سرک شامصور درخواست همکاری نمود. سرک شامصور توسط انجنیر که از طرف واثق فرستاده شده بود به کمک، همکاری و راهنمایی حاجی اقبال احمدی معروف به «حاجی احمدی»، شخص سرشناس حزب نهضت در منطقه شامصور و دو نفر از موی سفیدان قریه، بنامهای عبدالحسین و موسی جان سروی، نقشه کشی و نشانی شد. با تکمیل سروی و نقشه سرک، چمران نمایندگان تمام قریه جات پشی و شیرداغ را در پایگاه ولیعصر دعوت نمود تا برای شروع کار عملی سرک برنامه ریزی کنند.
در جلسهای که در پایگاه ولیعصر برگزار شده بود، کار سرکِ کوتل شامصور بالا قریههای پشی و شیرداغ تقسیم شده و برای آغیلهای که از ساحه شامصور دور بود، در مسجد قریههای قابجوی برای شان جای در نظر گرفته شده بود.
سرک شامصور توسط مردم پشی و شیرداغ و نیروی نظامی حزب نهضت با حمایت فرمانده چمران کار شد. سرک از مسیر کوتل شامصور به سرتاله چهل باغتوی اوقی وصل شده و به بهرهبرداری رسید. این سرک ولسوالی مالستان و ارزگان را با ولسوالی جاغوری وصل کرده و یک سرک مهم و حیاتی بین ولسوالی جاغوری، مالستان و ارزگان است.
ابتدا از طرف مالک کوهِ مربوط چهل باغتوی اوقی، موانع در کارِ سرک ایجاد شد، اما مسئله توسط بزرگان دو طرف، بهصورت درست فیصله گردید. به اساس فیصلهای که صورت گرفته بود، مردم پشی مبلغ 60 هزار افغانی را به مالک کوه پرداخت کردند و در مقابل، مالکِ کوه رضایت خط داد که مانع کار سرک نشود.
فعالیت و مبارزات که بیشتر چمران را در بین مردم جاغوری، مالستان و ارزگان معرفی و مشهور کرد، اسمش ورد زبانها شد، مقاومتاش در جنگ ارزگان در دفاع از مردم محروم حسینی و مناطق همجوار آن بود. در سال 1368مردم پشتون ارزگان بالای ساحه حسینی و مناطق همجوار آن مربوط به ولایت ارزگان تهاجم و حمله مسلحانه نموده بود. فرمانده چمران، همراه نیروی نظامی خود و مردم پشی، در کنار مردم خود ایستاد و در دفاع از مردم محروم حسینی و مناطق همجوار قرار گرفتند. چمران و هم سنگرانش، از مردم حسینی و مناطق همجوار آن دفاع نمودند و بادادن قربانی، مهاجمین را مغلوب کردند. سرانجام نیروهای مهاجمین پشتون از ساحه شکست خوردند و مناطق ناوه سلطان محمد، آب پران، غندی مارالی سربند و جوی شش پر را فتح کردند. موسی جان مرادی از قریه گزکی، یکی از نظامیان چمران، در جنگ ارزگان، در دفاع از مردم خود کشته شد. (مراجعه شود به مدخل مرادی موسی جان)
بخاطر تنشهای مردم هزاره و پشتون در منطقه حسینی و مناطق همجوار آن در ولایت ارزگان، بزرگان هزاره و پشتون، ازجمله ابوذرغزنوی، غلام سخی واثق و پیرسید احمد گیلانی، برای صلح اقدام و تلاش نمودند. در نتیجه میان دو طرف صلح ایجاد شد و جنگ پایان یافت.
(اینجانب نادرشاه نظری و اسد حسنیان که در خزان سال 1367 در منطقه حسینی به وسیله یک موتر شش پای رفتیم، اسد خودش را پسر کاکای چمران معرفی کرد و چون چمران در آنجا محبوبیت داشت، ازین خاطر مردم حسینی از ما بسیار استقبال کردند)
قابل یاد آوری است، در کنار مردم پشی اعم از ملکی و نظامی، نقش فرمانده چمران در رهایی ابوذرغزنوی از نزد حزب حرکت اسلامی هم تعین کننده و برجسته بوده که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
منابع:
نقل و قول شفاهی از زبان شیخ علی بابا.
مصاحبه اینترنتی با حاجی اقبال احمدی (حاجی احمدی) شامصور.
نقل و قول شفاهی از زبان چمن شاه اخلاقی.
نقل و قول شفاهی از زبان حاجی فاضلی.
نویسنده: علی شاه آرمان.
ویرایش: نادرشاه نظری، 31 می2023