سبک زندگی اهالی چهل باغتوی پشی
فرهنگ و مناسبات اجتماعی
سبک زندگی مفهومی است که تمامی مولفهها و شاخصهای زندگی اجتماعی را غرض تحلیل مطالعات اجتماعی بکار میبندد، یعنی برخلاف طبقه وسنخ شناسیهای سنتی، در مطالعات اجتماعی تنها بر نقش و اهمیت یک مولفه تاکید نمیکند، بلکه برای تبیین و تحلیل پیچیدهگیهای نظام اجتماعی، تمامی مولفهها و شاخصهای زندگی اجتماعی را در نظر میگیرد.
سبک زندگی را میتوان مجموعه عناصر برگزیدهای فرد از درون فرهنگ موجود غرض پیشبرد زندگی که گزینش عناصر ریشه در سلیقه و ذوقِ افراد دارد، نامید.
برای درک بهتر مفهوم سبک زندگي، در نخست نیاز است که برخی عناصر و مؤلفههایی را که دانشمندان این حوزه برای بررسی سبک زندگي در تحقيقات خود به عنوان شاخصه، عناصر و مؤلفه بکار بردهاند، مکث کوتاه داشته باشم. در نوشتار حاضر، منظور از مؤلفه اموري است که مصداق عيني سبک زندگي محسوب میشوند: عناصري که وبر و زيمل در آثار خود از آنها ياد کردهاند، عبارتند از: «شيوهتغذيه، خود آرايي، نوع پوشاک و پيروي از مُد، نوع مسکن، دکوراسيون، معماري، نوع وسيله حمل و نقل، شيوه هاي گذران اوقات فراغت و تفريح، رفتارهاي حاکي از نجيب زادگي يا دست و دل بازي، کشيدن سيگار در محافل عمومي وغیره». (کنی، 1386: 13)
پیشین این عناصر و مؤلفهها را در چهار مقوله دسته بندی مینماید؛ مانند:اموال، (سرمایههای مصرفی) فعالیتها (عادات، شغل، گذراناوقات فراغت) نگرشها، گرایشها و روابط انسانی. (از فردی گرفته تا اجتماعی) پیشکسوتان این بحث، مؤلفهها و ویژگیهای زیادی را بهعنوان مصداق عینی سبک زندگی در نظر گرفتهاند؛ از اینکه بحثهای تیوریک سبک زندگی تحت این عنوان نمیگنجد، لذا با شرح اجمالی مطالب فوقالذکر به منزله بیان نمونه اکتفا مینمایم.
پرداختن به سبک زندگی یا روش زندگی ساکنان چهل باغتوی پشی که یک منطقهی از ولسوالی جاغوری از توابع ولایت غزنی میباشد، اگر چهل باغتوی پشی بهعنوان یک جز از کل هزارجات در نظر بگیریم، اینگونه میتوانیم اذعان کنیم که سبک زندگی مناطق مرکزی (هزارجات) غالباٌ همسان میباشد؛ چون از نظر گذشته تاریخی و شرایط فرهنگی، هزارهها سرنوشت نسبتاً مشابه را تجربه نموده است. مُدخلحاضر؛ بررسی اجمالی شاخصهای سبک زندگی چهلباغتوی پشی را در دو، دوره زمانی مورد پژوهش قرار میدهد. شاخصهای سبک زندگی پنجاه یا چهل سال قبل و شاخصهای سبک زندگی، پنجاه سال اخیر بخصوص بعد از به قدرت رسیدن دور اول طالبان در افغانستان، بصورت مختصر بررسی شده است.
بررسی سبک زندگی، باتوجه شاخصهای اساسی سبک زندگی با نظرداشت خصوصیات اصول تحقیق، ازطریق مصاحبههای دوستانه باموسفیدان صحبتهای تلفونی و مشاهدات عینی و چشم دیدها مورد بررسی و تحریر قرار گرفته است. شاخصهای سبک زندگی که در این تحقیق به آن پرداخته شده است مانند، شاخصهای اقتصادی مصرف فرهنگی، هنری اجتماعی، تفریح و سرگرمیها میباشد.
شاخص اقتصادی مصرف
اولین شاخص سبک زندگی ویژگیهای اقتصادی مصرف است. مصرف گرچه از شاخصهای اساسی سبک زندگی است، اما این خود وابسته به توان اقتصادی (مالی) است که بر میزان مصرف و اندیشیدن درباره زندگی به سبکهای مدرن را ممکن میسازد. در این قسمت با پرسشهای چون مصرف ماهانه، داشتن امکانات رفاهی و دکور منازل در قالب سوال با مصاحبه شونده مطرح گردیده، نتیجه کلی با توجه به دادههای بدست آمده نشان میدهد که؛ غالب ساکنان چهل باغتوی پشی مصرف درحد ضرورت وتزئین منازل شانرا از جنسهای ارزان قیمت انتخاب مینمایند. چنین بهنظر میرسد که اکثر ساکنان چهلباغتویپشی از نظر توانایی اقتصادی در سطوح پایین قرار دارد. این مسأله در واقع بازگو کننده؛ مصرف اندک و ابتدایی مردم را آشکار میسازد، مثلا اکثر مردم صرف بداشتن وسایل و ضروریات ابتدایی زندگی بسنده میکنند. امکانات رفاهی فراتر از ضرورتهای اولیه مانند وسایل تفریحی، سرگرمکننده، ورزشی، و وسایل دیکورکننده و زینتدهنده بشکل مدرن دسترسی ندارند، در نتیجه چنین استنباط میشود که روش زندگی مردم چهل باغتوی پشی از دید شاخص اقتصادی و سطح مصرف سبک زندگی «سنتی» است، در دو دهه اخیر علیرغم اینکه اهالی چهل باغتوی پشی در سطوح پائین اقتصادی قرار دارند، اما گرایش به مصرف و سبک زندگی مدرن در میان غالب اقشار جامعه از نظر فکری شکل گرفته است. با وجودیکه درآمد و تولیدات داخلی مردم خیلی پائین است، اما اکثر خانوادهها دسترسی به وسایل نقلیه مثل، موتر، موتورسایکل و بعضی امکانات رفاهی دیگر؛ چون سولرهای آفتابی برای تولید برق، تلویزون، موبایل خطی و انترنت دارند. اگر به گذشته نه چندان دور (چهل سال قبل) مرور داشته باشیم، میزان دسترسی مرم به امکانات رفاهی خیلی اندک بوده است. نهایتاً باید گفت که میزان مصرف و داشتن امکانات رفاهی زندگی از اولین جوانههای سبک زندگی مدرن است که در بین مردم چهل باغتوی پشی کم و بیش شکل گرفته و در حال افزایش است.
شاخصهای هنری فرهنگی سبک زندگی
سبکهای هنری ازجمله شاخصهای مهم سبک زندگی است، این ویژگی نظر به گرایش و دسترسی مردم به امکانات و رسانهها با گذشت زمان سیر متفاوت را پیموده است، در جوامع قبلی که رسانهها به شکل امروزی گسترده و فراگیر نبود، هر شهر و شهرستان اصول و روش زندگی خاص خودش را داشت، اما درعصر حاضر چون مردم به رسانههای جمعی و اطلاعاتی دسترسی دارند، فرایند تغییر و اشاعه فرهنگِ جهانشمول بصورت گسترده و سریع در حال پیشرفت است. بخاطریکه هنر و سبکهای هنری تابع فرهنگ مروج جامعه است، وقتی ریشههای فکری فرهنگی تغییر نماید، سبکهای هنری نیز دستِخوش تغییرات میشود. دراین قسمت به بررسی شاخصهای هنری در چهل باغتویپشی، باتوجه به گرایش مردم به سبکهای موسیقی، دیدن فیلم، هدف از تماشا نمودن فیلمها و سریالها، میزان اشتراک در برنامههای هنری و فرهنگی و شنیدن موسیقیهای مورد ذوق، تحت مطالعه قرار گرفته است، از فرایند مشاهدات عینی و بررسی صحبتها برمیآید که غالب مردم گرایش به سبکهای موسیقی سنتی یا (محلی) دارند، بهطور نمونه درجشنهای عروسی، و سایر محافل خوشی، هنرمندان محلی و بومی با دمبوره و بیتهای هزارگی مثل دَیدو خواندن و غزلهای محلی برای مردم هنرنمایی مینمایند. «دیدو» و غزل در بین زنان و مردان مروج است، همچنین موسیقی آوایی در بین زنان رواج دارد که بنام «غومبور» یاد میشود، که در محافل عروسی چندتایی باهم همصدا شده و این صدا را همراه با رقص محلی مینوازند. رقص و پایکوبی درجشنهای خوشی بین زنان و مردان متداول است. شنیدن موسیقی هزارگی و افغانی، بعضاً ایرانی و هندی، تماشای فیلم و سریالهای هندی، ترکی و ایرانی، به هدف سرگرمی در بین خانوادهها رایج شده است. علیرغم که مردم فیلم و سریالها را به غرض سرگرمی تماشا میکند، اما از تاثیرات آن بر سبک زندگی مردم نمیتوان چشم پوشی کرد؛ نمودهای عینی آن در قالب پوشاک، رفتار و کردارِ مردم بهخصوص قشرجوان قابل مشاهده است. محافل شعرخوانی، کار هنری و ادبی و برگزاری نمایشگاها مثل، نقاشی، خطاطی، صنایع دستی و زراغتی در چهل باغتوی پشی هنوز شایع نگردیده است. صرف برنامههای مذهبی و تبلیغات اسلامی تحت عناوین فرهنگی گاهاً از جانب ملاها اخصاً تحصیل یافتههای قُم برگزار میشود. هیچ محفلی تحت عنوان کنسرت موسیقی و آوازخوانی برپا نمیشود. برنامه موسیقی و آوازخوانی در خلال جشنهای خوشی مثل عروسی، شبنشینی، و محافل شخصی دوستانه برگزار میشود. برآیند کلی بحث، بیانگر این است که سبکهای سنتی و مذهبی، سبک غالب و موردِ پسند منطقه است؛ اما گرایش به هنرهای سبکمدرن و برنامههای فرهنگی ادبی دربین نسل جوان، بهدلیل دسترسی به تکنالوژی، مهاجرت، تحصیلات و رسانههای تصویری در حال شکل گیری است.
شاخص اجتماعی- فرهنگی سبک زندگی
از ویژگیهای اساسی سبک زندگی، روابط اجتماعی است. روابط اجتماعی سبک غالباً وابسته به فرهنگ مروج میباشد. در فرهنگ سنتى کم و بيش همه چيز تابع احکام، ارزشها و هنجارهائى است که از گذشتگان به ارث رسيده است. در فرهنگ مدرن، روابط اجتماعی اصلاح شده و مدرنیزه است. چون اغلب هنجارهای فرهنگی تابع حکمها و ارزشهای محلی نیست. غرض بررسی همه جانبه، این شاخص ویژگیهای مانند؛ نحوه رفتار اجتماعی، روابط فامیلها، معیار انتخاب اصول اخلاقی رفتار اجتماعی، ملاک دوستی، نوعیت برگزاری مراسم، میزان اشتراک درجشنهای خوشی و مراسم دینی-اجتماعی، مُدل پوشاک، نوعیت غذاها و سبکهای خانهسازی گنجانیده شده و بررسی میگردد.
1- نحوه رفتارهای اجتماعی
رفتار اجتماعی میان مردم یا ساکنان چهل باغتوی پشی در نگاه کلی غالباَ رفتارهای سنتی است. مثلا؛ خوردسالها باید آداب و رفتار سنتی که برای فامیلها و اهالی قریه جاافتاده و تبدیل به سنت ارزشمند شده، در رفتار و سلوک خویش انتخاب نمایند. این رفتارها چیزی نیست جز مَنش یا، (عادت واره، ویژگی، شیوهای بودن یا ساختمان ذهنی) «مجموعهای از قابلیتها که فرد در طول زندگی خود، آنها را درونی کرده و در حقیقت به طبیعت ثانویه خویش تبدیل میکند. به گونهاي که فرد بدون آنکه لزوماً آگاه باشد، بر اساس آنها عمل میکند. «منش، به معناي ذهنیت اجتماعی شده و درونی شده اجتماعی است؛ پس متفاوت از مفهوم عادت است». (کریمی، 1391: 9)
بدین اساس احترام به بزرگان و پیروی از هنجارهای اجتماعی و سنتی، همه باید برحسب اصول و سلوک اجتماعی بزرگانِ ده و قریه رفتار نمایند. بدون بررسی و سنجش خوب و بد آن. رفتارِ خلاف سنتهای پذیرفتهشده، رفتار ناهنجار و ناپسند محسوب میشود. تفاوت رفتار و ناهنجاریهای اجتماعی در بین نسل جدید، در حال شکلگیری است، اما در نهایت نمیتواند از بایدها و نبایدها عدول نمایند. لذا سبک رفتاری مردم چهل باغتوی پشی سبک سنتی است. چون در بحث سبک زندگی، «انتخاب» یکی از معیارهای سبک زندگی مدرن است که باید مردم حق گزینش را داشته باشد و تابع بایدها و نبایدهای اجتماعی نباشد، اما هنوز این بایدها و نبایدها در جامعه نقش تعیین کننده دارد.
2- اصول رفتاری خانوادگی
اصول رفتاری از بالا به پائین، اصل حاکم در بین مردم است. این اصل در واقع رفتار هنجاری و پسندیده فامیلها، طوری است که پدر در راس هرم قرار دارد، مادر و فرزندان باید به اساس حکم پدرخانواده رفتارهای درون خانوادگی و اجتماعی خویش را تنظیم نمایند. موارد اندک هم وجود دارد که نحوی رفتار بین خانواده، نوعی رفتار نسبتاً آزاد، یعنی همه حق ابراز نظر دارند، یکی از اعضای خانواده بهعنوان هماهنگ کننده عمل مینماید. با توجه به شرح مختصر باید اذعان نمود که سبک رفتار و روابط خانوادگی میان اهالی چهل باغتوی پشی سبک سنتی است، تفاوت قابل ملاحظهای دراین خصوص بین نسل گذشته و فعلی بصورت جدی محسوس نیست. ممکن است بعضی از هنجارهای فامیلی تغییرات جزیی آمده باشد که در سطوح کلی قابل مشاهده و اثر گذار نباشد.
3- معیار انتخاب
معیار انتخاب (اصولاخلاقی رفتار اجتماعی) از ویژگیهای سبک زندگی است که برمبنای انتخاب و آزادیهای فردی استوار است. مثلا اگر فردی در زندگی اجتماعی خویش رفتار خاص خود را برحسب ذوق و سلیقه خویش انتخاب نماید، صاحب سبک خوانده میشود. اما در جوامع سنتی، غالباً اصول اخلاقی رفتار اجتماعی را سنتها، ارزشها و هنجارهای از قبل تعیین شده شده تشکیل میدهد. درین صورت نمیشود گفت که صاحب سبک است. رفتارهای اخلاقی و ارزشمند چهل باغتوی پشی، رفتارهای سنتی است که ریشه فرهنگی و مذهبی دارد. مثلا شخصی با اخلاق قلمداد میشود که رفتارهایش مطابق هنجارهای پذیرفته شده باشد. یعنی مطابق افکار بزرگسالان، روحانیون و سنتهای عوامپسند باید باشد. رفتارهای اجتماعی مردم در چهل باغتوی پشی بگونهای است که نسل نو بدون ابتکار عمل و نوآوری، ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده را قبول نموده و بر حسب آن رفتار و کردار خویش را تنظیم نمایند. در غیر آن یک شخص ناهنجار قلمداد میشود. یکی از ویژگیهای اصول رفتارهای اجتماعی در جوامع عقب افتاده (عصبیت قومی و قبیلهیی) است. درین گونه جوامع، مساله خودی (خونی) وغیرخودی (غیرخونی) از جایگاه قابل ملاحظه برخوردار است. اعضای یک قبیله و خانوار، پیرو یکی از بزرگان است که روابط خونی داشته باشد و در برخورد با طایفه دیگر بنا به حکم کلان قوم و خانوارشان، بدون بررسی درست بودن و حق بودن از موضع خانوار و قبیله خود بصورت گروهی وارد عمل میشوند و غایله خلق مینمایند. طبق مشاهدات اینجانب از فضای اجتماعی، این مورد متاسفانه هنوز در چهل باغتوی پشی حاکم است. موارد خیلی نادر نیز به چشم میخورد که برخی افراد فراتر از این محدوده میاندیشند. آنچه در بحث سبک زندگی به آن پرداخته شده است، معیار انتخاب اصول اخلاقی رفتار اجتماعی است. از خلال بررسی این بخش بر میآید که انتخاب رفتارهای فردی محدود و متاثر از سنتهای ارزشی چهل باغتوی پشی است. لذا سبک رفتارهای اجتماعی سبک به شدت سنتی است.
4- پوشاک
یکی از ویژگیهای مهم سبک زندگی مُدل پوشاک است که افراد و اعضای جامعه در انتخاب مُدل پوشاک شاخصههای چون؛ نوعیت، کیفیت، میزان خرید، سطح قیمت و برند بودن در نظر میگیرند. با مطالعه و تحقیق در این خصوص به نظر میرسد که مُدل پوشاک در چهل باغتوی پشی نظر به گذشتهها از پنجاه سال قبل به این طرف تغییرات کلی شکل گرفته است. بخاطر وضاحت مساله باید یاد آور شوم که در بحث سبک زندگی ضروریات اولیه اعم از پوشاک، خوراک و تهیه وسایل ضروری زندگی شامل سبک زندگی نمیشود. نیازهای اولیه است که باید داشته باشد، اما فراتر از ضروریات اولیه شامل بحث سبک زندگی میشود، در گذشتههای چون پنجاه سال پیش و پیشتر از آن، اهالی چهل باغتوی پشی بخاطر گذران زندگی خویش پوشاک در سطح احتیاجات اولیه را تهیه مینمودند. مثلا کفشهای چوبی «کیرو» توپ رابری، لباسهای که از پشم حیوانات مثل شال تنبان، شالهای پشمی توسط بافندهها به شکل خریطه دراز بافته میشد، اکثراً تنبان نداشت یا بیشتر مردان بدون تنبان میپوشیدند. «شلکی» از پشمِ بره چادر مردانه تهیه میشد و از پشم گوسفند کلان «شال کونجیله» بجای لحاف و کمپل امروزی استفاده مینمودند. لباسهای پشمی قبل از سالهای 1340 هجری شمسی مروج بوده، بعد از 1340 هجری شمسی با وارد شدن تکههای سان خارجی، ضمن پوشاک محلی که فوقاً ذکر شد، از تکههای سان دونوع لباس دوخته میشد. الف، بشکل امروزی پراهن وتنبان. ب، بعضاً بهشکل خریطه به مُدل «شال تمبو». همچنان کولههای تکهی سان بنام کولههای «پلته پور»، سرغوت زنانه، واسکت زنانه نیز در این مرحله مروج بود. (به مدخل هنر دستدوزی درین کتاب مراجعه شود)
تکههای زنانه مثل«الوان»، «چید» و «به چیره» به قول راوی در این دوره مروج بوده است. جوراب شالی، پتلون معروف به «نیکر» جاکت و کوتهای شالی از پشم گوسفند و تکههای ارزانقیمت وارداتی که فقط پاسخگوی نیازهای اولیه زندگی بود تهیه مینمودند. کفشهای چوبی مثل «کیرو»، کفشهای رابری «توپ»، و «پیزارِ زری» زنانه و بوت آهو رواج داشت. همچنان کفشهای «نیم ساقه» مردانه، و «پیزار سیاه» زنانه از پوست گاو در منطقه تهیه میشد. کم و بیش کفشهای خارجی معروف به کفش چینایی نیر در این دوره وارد منطقه میشود. مرحله بعدی پوشاک، تفته و کتان جنگلگ است که لباسها بهشکل امروزی پراهن و تنبان ساخته میشد و کولههای پلتهپور همچنان مروج بود. با رواج شدن مسافرت و رفتن در کان کوله پاکستان در حدود سالهای 1360 و بعد از آن، تکههای پاکستانی مثل تکه «سیتزن»، «تیجن» مردانه و تکههای زنانه مثل «مرینه»، «شال شری»، «تیدریس»، «کتان سفید»، «تفته» و گلنگار، دستمال نوگله و «خوشبوی» در منظقه رواج یافت. (برای معلومات بهتر به مدخل هنر دستدوزی مراجعه شود)
لباسهای امروزی و آنچه امروز بنام لباس هزارگی در هزارجات و منطقه چهل باغتوی پشی مروج است، به سالهای 1360 بر میگردد. گراف روی تکههای تیدرس سفید، کتان سفید، تفته سفید و «شال شری»، رختهای مردانه مثل سیتزن، تیجن و غیره در مجموع لباسهای کشیده زنانه و مردانه و کشیدن پوش آینه، پوش مور، کولای سفید عرقچین و کولای سرخ بنام خلقی مردانه رواج یافت. (به مدخل قریه میسه مراجعه شود)
مُدل پوشاک دراین اواخر بخصوص در طی بیست سال اخیر، مردم فراتر از ضروریات اولیه، به پوشاک بهتر و مناسبتر دست یافت. روند پیشرفت و تغییر پوشاک در اوایل دوران جمهموریت از سالهای 1380 به این طرف یک جهش ناگهانی و تغییر کلی در پوشاک مردم رونما گردید. مردم که توانایی تهیه لباسهای خارجی را داشت، با پیروی از مُدلهای هندی، پاکستانی، ایرانی، شهری و کابلی در بین مرد و زن رواج یافت. در این دورهی زمانی، تقریبا اکثر مردم پوشاک هزارگی که قبلا مروج بود، یکباره به فراموشی سپردند و به پوشاک شهری روی آوردند. مثلاً بجای شالهای خامگ دوزی زنانه، کلای هزارگی مردانه، جاغههای خامک دوزیمردانه، دست بافتهای معروف به «قبتومار» هزارگی، چادرهای شال خامگ دوزی مردانه، چادرهای نوه گله زنانه، شال سر زنانه، لباس معروف دودامنه زنانه و بخملهای مروج، تکههای گنگار زنانه، کلای سفید عرقچین، و خلقی و زیر پراهن کشیده، جایش را به لباسهای شهری وخارجی داد. اغلب مردم پوشیدن آن را نوعی ننگ و عار میدانست، اما این تغییر و فراموشی دوامدار نشد. آن هم بدلیل با اهمیت شدن پوشاک هزارگی برای هزارههای خارج نشین با شروع تجارت و فرستادن لباس هزارگی به خارج با قیمتهای گزاف سبب شد که مردم بومی، دوباره در صدد احیای فرهنگ هزارگی برآیند و رونق بیشتر از قبل پیدا کند. اکنون پوشاک مردم محلی ترکیبی از مُدلهای سنتی هزارگی و شهری است و دیگر پوشیدن لباسهای هزارگی مایه ننگ وعار نیست. در بحث سبک زندگی مصرف و انتخاب دو شاخص اساسی سبک زندگی بهشمار میرود. اکنون مردم چهل باغتوی پشی برای تهیه پوشاک مصرف گزاف مینمایند و هم چنان آزادی یا حق انتخاب را دارند، عدهای لباس شهری و عدهای هم لباس هزارگی میپوشند.
5- سبک خانه سازی
سبک خانه و ساختمان سازی یکی از ویژگیهای اساسی بحث سبک زندگی است که ذیل شاخص هنری فرهنگی بررسی میشود. سبک خانهسازی در چهل باغتوی پشی نیز مانند سایر ویژگیها از گذشتههای دور تا اکنون تغییرات کلی آمده است؛ در گذشته از هفتاد سال قبل در منطقه مردم با داشتن یک اطاقِ گِرد که بنام «سیاخانه» یا «سیادیوال» معروف بود، دارای یک اطاق بود که در آن صاحب خانه همراه با حیواناتش زندگی مینمود. تندور و دیگدان نیز در داخل همان سیاخانه بود که اکثراً زمستانها و خزان در آن زندگی میکرد. بخاطر روشنایی و خروج دود، سوراخ کوچکی در وسط خانه داشت. در بهار و تابستان چون مردم زراعت پیشه و مالدار بودند، در کنار زمینهای زراغتی وجاهای علفزار، در بین کوتههای موقتی بنام چیغ زندگی میکرد. در زمانهای بعدتر مردم به اضافه سیاخانه به ساختن یک اطاق جداگانه بنام «توخانه» شروع نمود. این خانهها یک کمربند داخلی داشت و در زیر کمربند چهارشیشه بخاطر روشنی میگذاشت. «توخانه» حدوداً شصت سال قبل رواج یافت. از سال 1360 به این طرف ساختن خانه به شکل تخت بام در منظقه شروع شد. نقشه خانههای تخت بامدار طوری بود که اطاق حیوانات «گودنگ» در زیر تخت بام بود و یک اطاق در کنار تخت بام قرار داشت. به مرور زمان بدلیل موفق نبودن خانههای بهشکل تخت بام، این سبک نیز کم رنگ شد و بعد خانههای نسبتا مدرنتر ساخته شد.
سبک خانهسازی در حال حاضر کم و بیش بهشکل معیاری شده و اکثر امکانات و نیازهای یک خانه در ساخت آن در نظر گرفته میشود. مواد ساختمانی که قبلا از گِل وسنگ چوب تهیه میشد، اکنون افراد متمول بجای گِل از سیمان، و گج وعوض چوب از آهن و آلومینیوم و پی وی سی، بعضاً سنکهای کاشی نیز استفاده میکنند. موارد اندک به شکل پخته و اسکلیتی ساخته میشود.
6- دکوراسیون منازل
دکوراسیون جز ویژگیهای مهم سبک زندگی است؛ نحوه دکور، تزئین و آراسته نمودن منازل در چهل باغتوی پشی از گذشتههای دور تا اکنون تغییرات جدی شکل گرفته است. در سالهای قدیم، مردم صرف وسایل و ضررتهای ابتدایی برای گذراندن زندگی شان تهیه مینمودند. از دکور و تزئین بهشکل امروزی خبری نبود. مثلاً برای فرش نمودن خانه و توخانههای شان از فرشهای محلی مانند؛ فرش پشمی مثل «نمد»، «سطرنجی» بهعنوان فرش روی اطاق استفاده مینمود. برای روشنایی خانههای شان از ریشه بوتههای کوهی مثل »مُندلی» بعنوان چراغ در شبها استفاده میکردند. در مرحلهی زمانی بعدتر چراغهای سنگی جور میشود. سنگ نرمی را میتراشیدند و مانند ظرف درونش خالی نموده و در داخل آن تیل شرشم یا تیل سیاه میریختند. فتیله را از تکههای نخی میساختند و در میان چراغ سنگی گذاشته میشد و باجذب روغن در فتیله، با آتش زدن فتیله روشن میشد. به این منوال در سالهای متاخرتر، وضعیت آراسته نمودن منازل کمی بهتر شده برای فرش نمودن از «گلیم»های دست بافت هزارگی،«نمد»، توشک و بالشت کشیده شده گرافیکی و پردههای دست کشیده گرافیکی خانههای شانرا زینت میبخشیدن و ذریعه چراغ معروف به «چراغ مُوشگ»، با استفاده از بوتل سرپوشدار آهنی وتیل خاک و فتیلههای نخی با آتش زدن فتیله چراغ، خانههای شان را روشن مینمودند.
بعدتر چراغ مدرنتر بنام الکین آمد و در قسمت پائین آن جای تیل بود و وسط آن جای فتیله و ششیهای که در اطراف فتیله قرار داشت. قسمت بالایی جای دودکش داشت که این چراغ در منطقه ما معروف به «بتی» بود که جاگزین و ضمیمه «چراغ مُوشگ» میشود. متاخرتر ازین، طی چهل سال به این طرف تغیرات نسبتاً بیشتر در تزئین منازل شکل میگیرد. فرشهای قبلی مثل گلیم، قالین و توشکهای پختهای و بالشتهای بهتر و چراغ کلانتر معروف به «چراغ گیز» ضمیمه الکین و چراغ مُوشک میشود. اغلب از چراغ گیز در شبهای مهمانی استفاده میشد. از نظر شکل تقریباً شباهت به الکین دارد، اما در قسمت وسط آن بجای فتیله از جالی مخصوص آن استفاده میشد. برای روشن نمودن باید اول پمپ میشد تا اتمسفر داخل کُمپرِسور متراکم شده نفت را بافشار وارد محور سوخترسانی کند. برای خاموش نمودن باید درجه سوخترسانی نفت یا گاز را قطع کرد.
تزئین منازل در بیست سال اخیر دچار تغییرات فاحشی شده است. فرشهای مهمان خانه قالین جای گلیم را گرفته است و گلیم فقط در خانههای نشیمن استفاده میشود که آن هم در حال از بین رفتن است. غالب مردم در خانههای شان از موکتهای خارجی و قالینها استفاده مینمایند. پوش بالشتها با دوختهای ظریف کشیدهکاری شده و قالین و پردههای رنگارنگ خارجی در زینتدهی خانهها بهکار میرود. برای روشن نمودن خانه و منزل، نخست برقهای جنراتوری و ماشینی جایگزین چراغهای قبلی شد.
آغاز آمدن برق ابتدا یک قریه جنراتور کلان را میخرید، بعد کل قریه را از طرف شب برای سه الی چهار ساعت صرف چند لامپ یا گروپ برق میداد. در بدل هر گروپ برق بیل مشخص میگرفت، اما این روند بدلیل گرانی تیل، خرابی ماشین و ناسازگاری اهالی دیری دوام نکرد و جایش را به سولرهای افتابی داد. در اوایل کسانی صاحب سولر بودند که مسافرخارجی داشتند. اغلب سولرهای جاپانی باقیمت گزاف از عربستان سعودی تهیه میشد، اما در این اواخر با وارد شدن سولرهای چینانی ارزان قیمت اکنون همه خانوادهها دارای برق شخصی هستند. همچنان چند قریهای که در جوار جُلگه یا دریای چهل باغتوی پشی قرارد، به مدت شش یا هفت ماه در موقع فراوانی آب از برق آبی استفاده میکنند. اغلباَ از آسیابهای آبی اکنون برای تولید برق استفاده میشود. مثلا در آهنکشته برق آبی محمدابراهم خان، برق آبی اقبال علی، برق آبی عبدالکریم و در آسیابخانه برق آبی عبدالحسین یا چمن علی ارباب، برق آبی محمد عزیز در کوشه که هر کدام آن چند خانه همجوار را نیز برق میدهد. در تزئین و دکور خانهها هنوز موبل و چوکی رواج نیافته و مردم دسترسی ندارند.
7- غذاها
یکی از ویژگیهای تمایز بخش سبکها نوعیت غذا است. در نوعیت و کیفیت غذاهای مردم چهل باغتوی پشی نیز مانند سایر ویژگیها از گذشتههای دور تغییرات بهمیان آمده است. غذاهای قدیمی مانند «اَیراغ» در نبود نان مردم برای گذران زندگی خویش ایراغ میخوردند. این غذا از ترکیب دوغ، شفتل خورد شده، یا «توسله» کوهی و «سرلوگور» با اضافه نمودن اندک آرد جوشانده میشد، شلغم و زردک جوش داده شده بعد از خوردن شلغم، اندک نان گندم بنام بلشلغمی همرای دوغ میخوردند. سایرغذاهای قدیمی مثل «نان بوته، (به مدخل نانبوته مارجعه شود) «شیر برنج»، (به مدخل شیربزنج مراجعه شود) «شیرروغو» ( به مدخل شیرروغو مراجعه شود) ترکیب نان و شیرسرخ شده در وسطش روغن حیوانی اضافه میکنند «وُگره» آرد همرای آب جوشانده میشد و در موقع خوردن، وسطش روغن اضافه مینمودند. (به مدخل فرهنگ و هنر در چهل باغتوی پشی مراجعه شود)
«دلده» از ترکیب گندم میده شده همرای آب جوشانده شده و در موقع خوردن روغن اضافه میشد، «ملیده» ترکیب نان خورد شده همرای روغن سرخ شده و برای طعم بیشتر آن اندک شکر نیز اضافه میکنند. «حلوا»، تخم جوشی یا «خیگینه جوشی» تخم مرغ همرای روغن پزیده میشود. البته برای پذیرای از مهمانان اکثراً از شیر برنج و شیرروغو استفاده مینمودند. شوربا «آب گوشت» و «پلو» نیز از زمانهای قدیمی مروج بوده اما بدلیل فقر اقتصادی خیلی کم استفاده میشد. درحال حاضر بعضی از این خورکها مثل «اَیراغ» و بل شلغمی بکلی از بین رفته و بعضیهایش در حالت از بین رفتن است مثل. ( ملیده، وُگره) بعضیهایش کم و بیش استفاده میشود. غذاهای مروج کنونی مثل، شوربا یعنی آب گوشت، پلو و قابلی، همراه با میوه و نوشیدنیهای گازدار، برای پذیرایی از مهمانان استفاده میشود. در برنامههای زنانه اغلباً از شیربرنج، دلده، حلوا و نان بوته استفاده میکنند.
غذاهایی که اکثر خانهها استفاده میکنند، مثل پلو، شورا، قورمه، کچالو، بامیه، دال، نخود، لوبیا و بعضاً نان بوته، شیربرنج و سایر غذاهای روزمره، نظر به سطح اقتصادی شان است. غذاهای خارجی فست مثل پیزا و شورمه وغیره هنوز در چهل باغتوی پشی رواج نیافته و میتوان گفت که غذاهای منطقه چهل باغتوی پشی به سبک نیمه سنتی است.
8- مراسم مروج در چهل باغتوی پشی
سبک زندگی مفهومی است که تمام مولفه و شاخصهای زندگی اجتماعی را به بحث و بررسی میگیرد، مردم چهل باغتوی پشی همانند سایر هزاره جات انواع متعدد مراسم خوشی، جشنهای مذهبی، سنتی، عزا داری مذهبی، برگزاری فاتحه ختم و خیرات و نذورات را بگونه خاص در ایام سال برگزار مینمایند.
مراسم عروسی
عروسی در لهجه مروج چهل باغتو «طُوی» نامیده میشود. عروس و داماد بنام «بیریِ» و «دامد» معروف است. نحوه برگزاری عروسی از گذشتهها تا اکنون تغییرات آمده است. اگر پنجاه سال قبل برگردیم؛ جشن عروسی یا «طُوی» خیلی پُررنگ و با شکوهتر از اکنون برگزار میگردید و در بین مردم از جذابیت خاص برخوردار بود. در روزعروسی، اهالی قریه دامادخیل همه با آمادگی و طمطراق خاص، با وسایل موسیقی دست داشته شان، پیاده در خانه عروس میرفتند.عروسخیل با غذای مروج وقت مثل، نان بوته، شوربا، یا برنج از مهمانان که بنام «قُوده» گفته میشد پذیرایی مینمودند. «قُوده» پس از صرف نان و ختم میلههای مرسوم، به نشان زنی، اسپ سواری و نیزه زنی، یا والیبال، تا بعد ازظهر درخانه عروس مشغول میشند. بعد از پوشیدن لباس داماد و تقسیم تحایف برای قُوده از جانب داماد خیل، در ختم روز همراه با رقص پایکوبی مردان و زنان و شلیکهای شادیانه هوایی، عروس را بر اسپ سوار نموده تا خانه داماد بدرقه میکردند. شبِ بعدی همچنان در خانه داماد با برنامه موسیقی، آواز خوانی مثل «دیده خوانی»، دوتار و دمبوره جشن میگرفتند. این جشن اکنون مثل گذشته با شکوه و پرطرفدار نیست. نحوه جشن اغلب موارد شباهت به گذشته دارد، اما برخی موادر تغییر نموده است. مثلا برای انتقال عروس از وسایل نقلیه مثل موتر استفاده میشود و دیگر از آن رقص، ساز آواز جمعی و شلیکهای شادیانه در مسیر را خبری نیست برای اهالی قریه جذابیت مثل گذشته ندارد. خرج عروسی یا «طویانه» نیز از جانب دامادخیل، طبق توافق جانبین در روز رفتن «قُودغو» (مادر داماد) که معمولا یک هفته کمتر یا بیشتر از روز عروسی مادر داماد و چند خانم دیگر با جمع مردان خودی (آغیل گی) در خانه عروس همراه با خرج عروسی میروند، غذای روز عروسی، قرمه پلو یا آب گوشت است.
سایر برنامهها یا جشنهای مثل، جشن دوعید، خانه گشتی روز عید، نذر شبهای عید بنام «نُهیی» که بیاد گذشتههای شان، هر خانه یک شب نذر نموده و از اهالی قریه شان پذیرایی میکردند. همین طور جشن نوروزی بخاطر نیکو شدن سال در شبهای اول سال نذر مینمایند. نذرچهارشنبه سوری (نذر بیبی) نیز یکی از جشنهای پرطرفدار میان خانمها است که در ماه (صفر هجری قمری) تجلیل مینمایند. معمولاً با پزیدن حلوا و روشن نمودن شمع برگزار میشود. در نحوه برگزاری این نذرها از گذشتهها تا اکنون تفاوت چندانی نه کرده است. صرف بعضی خانمها با غذاهای متنوع مثل آب گوشت نیز نذر مینمایند.
برنامه دیگری که در میان خانمها مروج است، چهارده پال است که در چهاردهم ماه هجری قمری، میان زنان و دختران دور هم جمع میشوند. این رواج از رسومات محلی ما است که در گذشته با اهمیت بوده و اکنون چندان برگزار نمی شود. شب چله یا روز وازگشت که اولین شب آغاز زمستان است، در بین عدهای مردم رسم بود که دور هم جمع میشد و شب را با قصههای افسانوی و کتابخوانی سپری مینمودند.
عزا داری محرم
محرم مراسم مذهبی است که هر سال مردم بخاطر شهادت امام حسین و یارانش مراسم عزاداری برگزار مینماید. نحوه برگزاری این محفل از پنجاه سال قبل تا اکنون تفاوت زیادی نموده است. در گذشته، محرم اکثراً با «نان بوته» غذای معروف محلی بهیاد امام حسین نذر گرفته میشد. اهالی قریه را دعوت میکردند تا بعد از خوردن نذر، برنامه سوگواری و عزاداری را در خانه نوبتدار برپا کنند. عالم دینی (مُلا) برای عزاداران بیاز و روضه میخواندند. بعد از ختم روضهخوانی و گریه نمودن عزاداران، به سبک وطنی و سنتی به دو دسته تقسیم شده سینه میزدند.
سبک سینهزنی، بهصورت حرکات موزون و ایجاد حلقه منظم دایرهای شکل، با گفتن یا حسن و یا حسین، یا مولی یا علی، بدون نوحه و با جوش وخروش خاص اجرا میشد. در این اواخر مراسم محرم و عاشورا رونق بیشتر گرفته برای 12 شبانه روز مردم برنامه عزاداری میگیرند. با هزینههای سنگین نذر مینمایند وعالمان دین از رشادتها و آرمان امام حسین برای مردم تعریف مینمایند. در ختم سخنرانیها، نوبت نوحه خوانی و سینه زدن میرسد.
در سبک سینه زدن و نوحه خواندن بصورت کلی متاثر از ایران، کویته و کابل میباشد. تفاوت کلی در برگزاری و اجرای مراسم بین گذشته و اکنون در این است؛ در گذشته مردم با نیت خالصانه برای امام حسین عزاداری مینمودند، اکنون این رسم بیشتر جنبه تظاهر و نمایشی بخود گرفته است. در اجرای مراسم عملکرد و رفتار اهالی چهل باغتوی پشی براساس معیارهای از پیش تعیین شده میباشد. که در بحث سبک زندگی جای ندارد یا در جایگاه سنتی قرار میگیرند.
فاتحه و ختم قرآن
فاتحه و ختم قرآن از جمله مراسم مذهبی و دینی است که در چهل باغتوی پشی با قوت کامل از گذشتهها تا اکنون جریان دارد. صرف در چگونگی برگزاری مراسم تفاوتها دیده میشود. مثلاً فاتحه در پنجاه سال قبل وقتی کسی یک عضو خانوادهاش را از دست میداد، ملزم بود که در خانه شان فاتحه اعلان نماید. مدت رسمی برگزاری فاتحه سه روز بود، اما تا یک ماه دوام پیدا میکرد. مصیبتدار با نان و چای از مردم پذیرایی میکرد. درحال حاضر فاتحه برای نصف روز اعلان میشود، فاتحه گیرنده با آب گوشت و یا قورمهپلو همراه با میوه و نوشیدنی از شرکت کنندههای فاتحه پذیرایی مینمایند.
ختم قرآن نیز یک برنامه مذهبی است که طی سالهای اخیر رواج یافته است. مردم برای شادی ارواح گذشتههای شان سال یکبار ختم قران برگزار مینماید. میزبان با آب گوشت از قران خوانان پذیرایی میکنند. حتی برای قرآن خوانها پول نقده نیز توضیح میکنند. اما در پنجاه سال قبل، ختم قرآن خیلی کم برگزار میشد یا هیج نمی شد. موارد اندک که ختم قرآن میگرفتند با نان بوته از مهمانان پذیرایی مینمودند. (به مدخل گورگرمی مراجعه شود)
در نگاه کلی، آنچه از لحاظ سبک زندگی حایز اهمیت است، شاخص مصرف میباشد. در برگزاری مراسم امروزی، سطح مصرف افزایش یافته است. در سبک زندگی از مصارفی بحث میشود که جنبه اجتماعی داشته باشد، نه مصارفی که صرفا جنبه شخصی دارد. بهطور مثال، در چهل باغتویپشی در برگزاری مراسم عروسی، فاتحه، ختم قرآن و مهمانیهای بزرگ، جز مصارف است که جنبه اجتماعی دارند. مصارفی که ابعاد اجتماعی دارد، در منطقه رو به افزایش است که در واقع آغاز گرایش به سبک زندگی مُدرن میباشد. این اشخاص مصرف میکنند تا متمایز جلوه نمایند.
شاخص سرگرمیها و تفریح
سرگرمی و تفریحات، از جمله شاخصهای اساسی سبک زندگی است. هر منطقه سرگرمیهای خاص خود را داشته و دارد. سرگرمیهای چهل باغتوی پشی از گذشتههای دور «شیغی بازی»، «تیر پراک» همرای «گَولی» ( شیغی گاو) به قول راوی شیغی بازی حتی از سالهای 1320 هم مروج بوده است. «ایرخط» و «لیوانی» همرای شیغی، نشان زنی همرای تفنگ سروبی و چوبی بعدها همرای کلاشنکوف روسی، از اهمیت ویژه برخوردار بوده است.
والیبال یکی از ورزشهای رسمی است که با آمدن مکتب در چهلباغتوی پشی (به سیر معارف در چهل باغتوی پشی مراجعه شود) در سال 1346، هجری شمسی، شروع میشود. اکنون در منظقه از اهمیت ویژه برخورداد است که در ایام عید و نوروز، مسابقات کلان برگزارمیشود. اسپ دوانی نیز از گذشتههای دور مروج بوده است. مثلا بهترین سوار کاران، کارحسین اوقی، غلام شاه نورگ و بعدها افراد زیاد مثل حاجی علی مدد، چمن علی مهتر میشود نام برد. (به مدخل دوتار و دمبوره مراجعه شود)
در این اواخر میله اسپ سواری در چهل باغتوی پشی از بین رفته، از سایر سرگرمیها که دربین شاگردان مکتب آخوندی رواج داشت، توپ دنده، سک بندگ، بورگُد، داگه، قوت بازی مروج بوده است که اغلب این بازیها اکنون کمرنگ شده است و در حال نابودی است. (به مدخل قریه مدگ مراجعه شود)
اساساً سرگرمی و تفریح در سبک زندگی در کنار هم مورد بحث قرار میگیرد. تفریح از این لحاظ در بحث سبک زندگی اهمیت دارد؛ که «سبک پردازی رابطه مستقیم با میزان رهایی انسان از قید ضرورتهای معیشتی و نیازهای اولیه دارد. به هر نسبتی که انسان از قید نیازها رهایی پیدا کرده است، به همان نسبت، توجه به سبک زندگی نیز برای وی اهمیت یافته است.» (اباذری، 1381: 12)
محراق توجه انسان مدرن، فعالیتهای فراغتی و در کل مصرف است، نه میزان تولید. افراد هویت خود را از طریق مصرف و اوقات فراغت بدست میآورند. اینکه شخصی به چه میزانی اوقات فراغت را در زندگی خویش اختصاص میدهد، اهمیت دارد. با توجه به بحث فوق اگر چهل باغتوی پشی را بررسی نمائیم، بهدلیل اینکه اهالی چهل باغتوی پشی ساکن در منطقه، سهم چندانی در مناسبات تولید و درآمد ندارد. این اهالی، جامعه نسبتاً مصرفی است. مخارج زندگی اکثر خانوادهها از بیرون توسط فامیلهای خارجنشین شان تامین میشود. با وجود آن، تفریح کماکان جز رسم معمول زندگی آنها گردیده است. تفریحات از قبیل سیاحتهای کوتاهمدت، (رفتن به کابل، بامیان و مناطق جاغوری) نشانهزنی، ورزش والیبال، سنگیرگ، قوتبازی، برنامههای دورهمی و مهمانیها، بعضاً شاهنامهخوانی و حملهخوانی، بخشی از ویژگیهای تفکیکناپذیر زندگی اهالی چهل باغتوی پشی است. البته میزان تفریح نمودن و فراغت از روزمرهگی، با تفاوت اندک در بین اهالی چهل باغتوی پشی جریان دارد. مثلاً احمد در یک سال شش بار به سیاحت میرود و محمد صرف یکبار. اما این گرایش بهشدتِ تمام در حال اوج گیری است. لذا تفریح بهعنوان یکی از خصوصیات زندگی مدرن، وارد افکار و زندگی ساکنان چهل باغتوی پشی گردیده است.
منابع:
- اباذری، یوسف و چاوشیان، حسن، (1381) از طبقه اجتماعی تا سبک زندگی رویکردهای نوین در تحلیل هویت اجتماعی.
- بوردیو، پی یر، (1395) تمایز، ترجمه، حسن چاوشیان، تهران، ناشر ثالث.
- فصیحی، امان الله و همکاران، زیر نظر سید حسین شرف الدین، (1392) شاخصهای سبک زندگی اسلامی، موسسه اطلاعاتی کاربردی قدر.
- مصاحبه همرای معلم ناظر حسین صفدری.