• نقش ارباب‌ها در مناسبات اجتماعی چهل باغتوی پشی

نگاهی به کارنامه متنفذین محلی

مناسبات اجتماعی چهل باغتوی پشی، مثل دیگر مناطق هزارجات، مبتنی بر پایه ساختار عُرفی و موزائیکی، مضبوط و مستحکم بنا شده که حتا تحولات چهار دهه‌ی اخیر نتوانست هنجار‍‌های ساختاری آنرا دگرگون کند. مثلاً ظهور قشر مسلح در دیگر مناطق جاغوری، تا حدودی ضربه‌ای محکمی بر پیکر مناسبات ساختاری جامعه وارد کرد و قشر متنفذین محلی و ارباب‌ها را از صحنه اجتماعی و سیاسی کنار زد. اما در چهل باغتوی پشی، خودِ ارباب‌ها و متنفذین محلی، پیشگام ظهور قشر مسلح و جهادی شدند و اهرم رهبری آنان را در دست گرفتند.

گرچه عضو‌گیری در نهضت اسلامی و سازمان نصر، از درون اقشار پائینی جامعه صورت گرفت، اما حزب اسلامی افغانستان، بدلیل ساختار سنتی و قبایلی که داشت، روی فئودال‌ها بیشتر تمرکز می‌کرد. مثلاً در چهل باغتوی پشی، اغلب ارباب‌ها و سران پرنفوذِ جامعه به حزب اسلامی جلب و جذب شدند. این قشر بدلیل تجارب سنتی و عرفی که از مناسبات تاریخی گروهای اجتماعی به ارث برده است، توانست بر اریکه قدرت تکیه زده حریف‌های تازه به‌قدرت رسیده را به چالش وادارد.

نقش ارباب‌ها و قریه‌دارها، ریشه در مناسبات فرهنگی و تاریخی دارد. زیرا ازبدو پیدایش جامعه انسانی تا کنون، دولت‌های مقتدر درین خطه‌ها شکل نگرفته و هنوز هم متنفذین محلی و موی‌سفیدانِ جامعه، از نفوذ و اقتدار شایانی برخوردار هستند. دولت‌های نوپا و ناکارآمد که درین جوامع مستقر شدند، نتوانستند استقرار مستحکم و استطاعت ثابتی در جامعه پیدا کرده رل اربابان را کمرنگ سازند. بخصوص در دوره حاکمیت‌های کرزی و اشرف‌غنی، حل و فصل منازعات مرافعه‌های حقوقی، به یک پروسه دوامدار و فساد فاحشی مبدل شده و بار دیگر بازار رجعت به محکمه‌های سنتی را گرم ساخت.

چه ظهور دولت‌های استبدادی و چه دولت‌های شبهه دموکراسی که در آن انتخابات آزاد متداول گردید، محکمه‌ها و حل و فصل نزاع‌ها، سخت‌تر و ناعادلانه‌تر گردید. ترویج فساد اداری، اشاعه رشوه‌ستانی و بوروکراسی اداری، موجب شد تا مردم به محکمه‌های محلی رجوع کنند و آن فیصله‌های اربابان را منصفانه‌تر بدانند. چنانچه اگر کیسی در یکی از حکومت‌ها مورد رضایت هردو جانبِ دعوا قرار نمی‌گرفت، در حکومت‌های بعدی آن کیس توسط شاکی دوباره تازه می‌شد و دعوا ادامه می‌یافت. اما در محاکمات محلی که توسط متنفذین و ارباب‌ها فیصله می‌شد، هر دوسیه فقط یک بار حل و فصل می‌گردید و دوباره تازه شدن آن امکان نداشت. زیرا ریش‌سفیدان محل بر شاکیان و مدعیان تسلط کامل داشتند و آن فیصله‌ها را با زور بر آنان جاری و تحمیل می‌کردند.

در نظام ارباب‌ها و ریش‌سفید‌سالاری، رشوه بصورت نهادینه‌شده چندان رایج نبود و تنها مبالغ ناچیزی در حد قیمت یک خوراک رستورانت و یا مهمانی دادن معمول بود. اما در بوروکراسی‌های ادارات دولتی، دعواها از محل تا مرکز ولسوالی و ولایت، بصورت سلسله زمانی و مصارف پول‌های رشوه به‌شکل هنگفتی به مصرف می‌رسید و تمامی افرادی که در ادارات مربوطه کار می‌کردند، هر یکی سهمی در فساد اداری داشتند.

در چهل باغتوی پشی تا حالا سه گونه محاکمه رایج و معمول بوده است. محکمه‌های دولتی، محکمه‌های شرعی و محکمه‌های سنتی که توسط ارباب‌ها اجرا و مدیریت می‌شدند. گرچه پایه‌های محکمه‌ شرعی در چهل باغتوی پشی هنوز به‌صورت مستقل شکل نگرفته است، اما در موارد خاصی که فیصله‌های سنتی با مشکل مواجه می‌شد، حکم شرعی نیز در تبانی با احکام سنتی که ارباب‌ها هدایت می‌کردند، کم و بیش دخالت داده می‌شد. بناً با سابقه‌ترین فیصله‌های دعوا و مرافعه در چهل باغتوی پشی، محکمه‌های محلی بوده و کماکان هنوز موجود است که توسط متنفذین محلی اعمال می‌گردند.

احکام مذهبی در حوزه دعواها و نزاع‌های محلی هنوز قدرت و نفوذی چندانی ندارد. ازین خاطر فیصله شرعی تنها در قالب فیصله‌های سنتی امکان تطبیق دارد. در خیلی از مواردی که فیصله‌های ارباب‌ها نیاز به حکم شرع داشته است، از شرع بعنوان یک ابزار استفاده کرده‌اند و شرعیات خودش فاقد صلاحیت‌های مستقل در حل و فصل نزاع‌های محلی بوده است. یا در مواقعی که گروه‌های مسلح جهادی برای مشروع قلمداد کردن مبارزه شان علیه گروه خاص نیاز به حکم و فتوای شرعی داشتند، از مذهب و شریعت، به‌عنوان یک وسیله استفاده کردند. مثلاً در محکمه قتل مدیرانور، نظامیان قدرت اساسی داشتند و از فتوای شرعی و ارباب‌ها، به‌عنوان ابزار تطبیق حکم استفاده کردند.

طایفه پشی در کل و چهل باغتوی پشی در خصوص یگانه خطه‌ایست که نظامی‌گری یا میلیتاریسم تنوانست در جامعه مشروعیت خلق کند. یعنی هیچ حکمی بر اساس دستور نظامی‌گری صادر نشد و همچنان که احکام شرعی نتوانست در چهل باغتوی پشی، مجوز محکمه‌ای و دادگاه‌های مشروع ایجاد کند. در حالیکه در ارزگان و باقی نقاط هزارجات و حتا در جاغوری میلیتاریسم رواج داشت و احکام شرع تطبیق و جاری می‌شد.

در مرکز جاغوری سنگماشه، موترهای مردم توسط نظامیان بی‌گاری می‌شدند. مجرمان در انظار عمومی اعدام می‌شدند. شخصی به‎جرم همجنس‌بازی در مله عام سوختانده شد.

در انگوری بارها زنان در حضور مردم شلاق زده شدند. در ارزگان مردم را نظامیان بیگاری می‌کردند و هر خانه موظف بودند ماه یک بار برای پایگاه نظامی کار کنند. در باقی مناطق هزارجات از موترهای عبوری اخاذی کرده باج می‌گرفتند. حتا در سنگماشه و انگوری، مسافران حق انتخاب موتر را برای مسافرت نداشتند و نظامیان بنام نمایندگی، مسافران را مورد خرید و فروش قرار می‌دادند. (در جلد دوم دانشنانه، درباره نمایندگی گزارش مفصل داریم)

اما در چهل باغتوی پشی، نظامیان علیه همدیگر جنگ می‌کردند، اما فرهنگ میلیتاریستی رواج نیافت. هیچ خانه‌ای توسط نظامیان حریف تلاشی نمی‌شد. هیچ موتری بیگاری نشد و هیچ حکم شرعی توسط عالمان شرع تطبیق و جاری نشد تا زنان را شلاق بزنند. زیرا مناسبات فرهنگ حاکم در چهل باغتوی پشی، توسط متنفذین محلی ارباب‌ها اداره و کنترل می‌شدند. ارباب‌ها هم دعواهای حقوقی را حل و فصل می‌کردند و هم تجربه و خِرد دیرینه مردم داری داشتند و به بی‌بندوباری اجازه ظهور و رشد نمی‌دادند.

محاکمه‌های محلی که توسط ریش‌سفیدان و ارباب‌ها و قریه‎‌دارها حل و فصل می‌شد، در مقایسه با محکمه‌های دولت‌ها، بسیار موفق و رضایت‌بخش بوده است. زیرا ارباب‌ها در میان مردم قدرت و نفوذ اجتماعی داشتند و از هر زاویه کیس مورد اختلاف را دقیق نگریسته و فیصله می‌کردند. اگر مدعی و مدعی علیه از حکم فیصله سرباز می‌زند، به روش‌ها مختلفی تهدید می‌شدند و سرانجام آن حکم را چه عادلانه بود یا نبود، بر شاکیان تطبیق می‌کردند.

افراد مُصلحی که فیصله نزاع‌ها را بعهده داشتند، چون خودشان در بطن همان جامعه زندگی می‌کردند، تاحد زیادی در باره حق و حقوق شاکیان تحقیق و بازجویی می‌نمودند و اطلاعات لازم را بدست می‌آوردند. ازین خاطر احتمال می‌رود که حکم آنان با فیصله عادلانه زیاد نزدیک بوده و رضایت هردو جانب تا حدودی برآورده می‌شدند. اما محاکمه‌های دولتی، در مقایسه با فیصله‌ها سنتی ارباب‌ها، بسیار ناعالانه، شکننده و در عین‌حال موجب دشمنی طرفین می‌گردید.

نادرشاه نظری. 19 فبروی 2023

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *