فعال اجتماعی و قریهدار
محمد رحیم فرزند خدارحیم، در قریه گندو از توابع چهل باغتوی پشی، ولسوالی جاغوری چشم بهجهان گشود. ایشان یکی از اربابها و متنفذین چهلباغتوی پشی بود. در زمانی که ایشان زندگی میکرد، درس و تحصیل هنوز در جامعه جا باز نکرده بود وازین خاطر از سواد محروم بود، اما در امور اجتماعی، مرد زیرک و با هوشی بوده و بههمین خاطر مردم او را بهحیث قریهدار و نماینده خودشان انتخاب کرده بود.
محمد رحیم در برهه قریهداری خود که از 1338 شمسی آغاز یافت، مسایل و مشکلات جامعه را با درایت و ذکاوت حل میکرده و درین راستا کیاست خاص داشته است.
محمد جان احوالدار که در یکی از حل منازعات ایشان حضور داشته است نقل میکند:
«روزی نبی برادرم در قریه رسید که از سر و رویش خون جاری بود. همه اهالی قریه به دورش جمع شده موضوع را پرسید. نبی گفت که با صادق، پسر محمد رحیم قریهدار جنگ کرده و او سرش را با سنگ زده است. اهالی قریه زن و مرد برای دادخواست روانه خانه محمد رحیم شدند. وقتی او را جلو خانهاش دیدند، سرصدا ایجاد کردند، اما محمد رحیم ارباب با خونسردی از آنان دعوت کرد که اول وارد خانه شده غذا بخورند و بعد حل و فصل این موضوع را به خود آنان واگذار میکند.
مردم به دعوت و اصرار قریدار وارد خانه شدند و قریهدار سر و صورت زخمی را شسته جراجت او را تداوی کرد. پس از صرف غذا رو به مهمانان کرده گفت، خواهران و برادران عزیز خوش آمدید. هرچند که من از دعوای این دو جنگیره خبر ندارم، اما قریهدار هم مثل دیگر افراد عادی، از عهده هرکار برنمیآید و ازین خاطر حل این موضوع را به شما واگذار میکنم. حاضرم هرباری که سرم میگذارید قبول کنم و هزینهاش را بپردازم.
حضار که سخنان نرم و انعطافپذیری محمد رحیم قریهدار را شنید، به همدیگر نگاه کرده و نرمش نشان داد. بعد محمد رحیم قریهدار پسرش صادق را مورد خطاب قرار داده امر کرد که زود از محمد نبی معذرت خواهی کند. صادق اول تعلل کرد و پدرش حکم کرد که اگر سریع دست و پای نبی را نبوسد، درجا تنبیهاش میکند. صادق پیش نبی آمده روبوسی کرد و شاکیان شاد و راضی از خانه بیرون شدند. قریهدار برای دلجویی آنان، شبی را برای آشتی کردن به خانهاش دعوت کرد و موضوع فیصله یافت. پس از اینکه در مسیر راه خانه میرفتیم، اهالی قریه ازش تجمید کرده گفتند، محمد رحیم واقعاً که لیاقت قریهداری را دارد.
(محمد جان احوالدار مقیم کویته پاکستان. نقل از ن. نظری)
در زمان قریداری محمد رحیم، یک نفر بنام علی بخش، از مردم پشی که در قریه ممدگ سنگماشه جاغوری بهحیث همسایه زندگی میکرد، به تهمت قتل یک نفر از باشنده ممدگ گرفتار شد. مقتول که در کوه، زیر سنگ شده بود، قاتل اصلی بنا به پیشنهاد محمد رحیم قریهدار پیگری گردیده و علی بخش به وساطت محمد رحیم قریدار و نفوذ اجتماعی قربان علی مهتر، کلان ممدگ و خوشه آزاد میشود.
تعداد دیگری از فامیل مردم پشی که در منطقه مازارِ بیبی، مشهور به «چشمه پشی» زندگی میکردند، گاه گاهی توسط مردم محل، مورد آزار و اذیت قرار میگرفتد، سرانجام به تنگ آمده در چهل باغتوی پشی شکایت میکنند. درین میان محمد رحیم قریهدار با تعداد از محاسن سفیدان چهل باغتوی پشی، در آنجا رفته تنش را با روش مسالمتآمیز حل و فصل مینمایند.
{برخی از امور جنجالی نیز به محمد رحیم قریدار نسبت میدهند که در مدخل عوض پهلوان به رشته تحریر درآمده است.} (مراجعه شود به زندگینامه عوض پهلوان توغلوغ. ن نظری)
محمد رحیم قریهدار سرانجام در سال 1355 در سن هشتاد و سه سالگی درگذشت. محمد صادق، چمن ارباب و علی مدد ارباب، پسران او بودند.
نویسنه: جانعلی رحیمی
تنظیم، اصلاح و اضافات: نادرشاه نظری. 6 آپریل 2023