• مظفری، مامور علی‌خان (1322 – 1383ش)

فعال اجتماعی و فرهنگی

مامور علی‌خان مظفری، فرزند محمداکبر، در سال 1322 ش/ 1943م، در قریة مدگ چهل‌باغتوی پشی، از توابعِ ولسوالی جاغوری، به دنیا آمد. وی دو برادر بزرگ‌تر از خود، به‌نام‌های رمضان‌علی و آخوند محمدسلیم داشت. پدرش زراعت‌پیشه بود. برادرِ بزرگِ او، یکی از گلیم‌بافان و مانی‌سازانِ منطقه به‌شمار می‌رفت و آخوند محمدسلیم، برادرِ دیگرش، عالِم دینی بود. (علی‌زاده، 1402،اکبری، 1402)

علی‌خان مظفری، آموزش ابتدایی را در مکتب‌خانة زادگاهِ خود آغاز کرد. خواندن و نوشتن آموخت و مقدماتِ زبان عربی و علوم دینی را فرا گرفت. در زمانِ کودکی او، مردم سوادِ خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های سنتی، با آموزش دیوانِ حافظ و پنج‌کتاب فرا می‌گرفت. بدین‌لحاظ، او از دیوانِ حافظ به کتاب‌هایی چون بوستان و گلستان سعدی، خمسة نظامی، کلیات بیدل و مثنوی مولانا کشانیده شد. کتاب‌های مزبور را در سفر و حضر با خود داشت.

مامور در خُردی، آن هنگامی‌که نوشتن توسط قلمِ نَی و با استفاده از جوهر/ مُرَکّب در تختة چوبی نوشته می‎شد، او حتی از رنگِ افرادِ دیگر نیز بهره می‌برد و در نبودِ تخته و نَی، در خاک می‌نوشت. پسان‌ها، یک قلم و یک ‌کتابچه همیشه در جیبش بود و رویدادهای جالب و مهم زندگی‌اش را می‌نوشت. (همان)

زندگیِ مردم، حینِ نوجوانی و جوانیِ مظفری، مشقّت‌های زیادی داشت؛ مردم جان می‌کَندند، تا لقمه‌نانی بیابَند. علی‌خان مظفری نیز از این امر مستثنا نبود و در کنارِ پدر و برادرِ بزرگِ خود، سخت کار می‌کرد. این‌ها بر زندگی و شخصیتِ وی تأثیرگذاشت. کار و درگیری‌های زندگی و جلبِ عسکری رَوَند تعلیم و تحصیلِ وی را با افتان و خیزان مواجه ساخت.

مامور علی‌خان مظفری، دو سالِ عسکری را در قندهار گذراند و از جلب تا ترخیص به‌عنوان دفتردار، کوتوال، پرکمشر، سرپرگمشر و فرمانده تولی کار کرد. در دورانِ عسکری نیز از آموخته‌های صاحب‌منصبانِ خود، به‌ویژه قاری حیات، پیش‌نمازِ فرقه، بهره برد. در سال 1346ش/ 1967م ترخیص گرفت. (همان)

علی مظفری، در سال 1347 ش/ 1968م، جذبِ ریاستِ تصدی زغال‌سنگ شمال شد. وی خیلی زود با لوایح و قوانینِ آن‌جا آشنا شد. خطّ زیبا داشت و در امورِ اداری، اجرایی و محاسبوی مهارت حاصل کرده‌ بود. با ماشینِ تایپ میخانیکی آشنا شد و مکتوب‌ها و نوشتنِ نامه‌های رسمی با آن می‌نوشت. وی در بینِ همکارانش به «ملّا ظفریار» شهرت داشت.

مامور علی‌خان، وقتی در پلخمری اسم و رسمی یافت، خانوادة خود را نیز در آن‌جا مقیم ساخت. روزِ یک نسخه از روزنامة «اتحاد بغلان» را می‌گرفت و می‌خواند و سرِ وقت به رادیو گوش می‌داد. در خانه‌اش جدا از کتاب‌های شعر و داستان، آثارِ روشنفکرانِ دینی هم یافت می‌شد. در آن‌جا زندگیِ آرام و آسوده‌ای را سرو سامان داده ‌بود.

علی‌خانِ مظفری، در سال 1358ش/ 1979م، به‌خاطرِ وضعِ آشفتة سیاسی، وظیفه را ترک کرده و به جاغوری برگشت. در این گیر و دار و کوچ ناگهانی، چند عنوان کتاب‌ و نسخه‌هایی از اَسناد و دست‌نوشه‌هایش ناپدید گردید. حوادثی که پس از سال 1358ش اتفاق افتاد، روح او را آزرد.

مظفری، وقتی در جاغوری مقیم شد، به دُکان‌داری و عینک‌سازی در بازار سنگ‌ماشه پرداخت و در کنارِ آن به مکتبِ امام جعفر صادق نیز مراجعه می‌کرد. در آن زمان، اوضاع و احوال نه‌تنها در جاغوری که در سراسرِ کشور بر وفق مراد نبود. هر فرد ناگزیر طرفِ یکی از جناح‌ها و احزاب را می‌گرفت؛ اما او توانست، بدون این‌که عضویت رسمی کدام حزب را بگیرد، میانة خوبی با سرانِ گروه‌های حاکم برجاغوری برقرار نماید. به درخواست‌ها و پیشنهادات احزاب، مبنی بر عضویت لبیک نگفت. با حسین‌علی ابوذر ارتباط نزدیک و تبادلة افکار داشت.

در کنارِ تجارت و پرداختن به امور زندگی فردی، به حلّ و فصلِ مشکلاتِ مردم نیز توجه داشت. مردمِ خود را در مشکلات و مصایب تنها نمی‌گذاشت. در اوج تعصباتِ قومی و تنش‌های قبیلوی، ارتباط خوبی با نمایندگانِ سایر اقوام و قبیله‌های جاغوری برقرار کرده ‌بود. گاه‌گداری به ولایاتِ کشور از جمله کابل، بامیان و مزار و نیز کویته پاکستان، سفر می‌کرد.

مامور علی‌خان مظفری، یکی از حامیانِ معارف در چهل‌باغتوی پشی بود. وی ازمکتبِ مدیرمحمد انور اکبری، که توسط کمیته سویدن تمویل می‌شد، حمایت کرد. تاریخِ قراردادِ این مکتب، 14 اپریل 1988 ذکر شده که ذیلِ آن امضای سید طالب‌حسین، عبدالله طالب، وحیدالله بهمن‌یار و نمایندة کمیته سویدن دیده می‎شود. از مکتبِ مزبور می‌توان به عنوان مکتبِ «سیّار» نیز یاد کرد؛ چون مدّتی زیر درختان چارمغز، بینِ شیله و دُکان‌ها فعال بود و در نهایت از سوی نهضتی‌ها، سقوط داده ‌شده و چور گردید. (علی‌زاده، 1402، بابایی، 1402، طاها، 1402، اکبری، 1402)

مامور علی خان مظفری شعر هم می‌سروده ولی بخاطر شرایط نامناسب، کدام جزوه یا سروده‌ای از وی چاپ نشده است. او در اکثرِ محافلِ حمله‌خوانی و شهنامه‌خوانی شرکت می‌کرد و حمله و شهنامه را با لحنِ جذاب می‌خواند. کاست (نوار) صدای ضبط ‌شده‌ی او از شهنامه‌خوانی و حمله‌خوانی موجود است. (علی‌زاده، 1402، اکبری، 1402، عارفی، 1402)

محلّ کارِ مامور علی خان عمدتاً در سنگ‌ماشه بود و بازاریان در سال 1381ش/ 2002 م، سرپرستیِ شاروالی را به عهده او گذاشت. در سال 1382 ش/ 2003م، رسماً به‌حیث رئیس شاروالی جاغوری تقرر حاصل کرد. (علی‌زاده، 1402، اکبری، 1402، شریف1402)

شاروال مامور علی‌خان مظفری، پلان‌ها و برنامه‌های شهری را روی دست گرفت و از جمله با توزیع پلاک، برای دُکان‌های همة بازارهای ولسوالی جاغوری و ثبتِ آن‌ها در دیتابس قلمی، سیستم جمع‌آوری مالیات جاغوری نظام‌مند شد. در نقاط پُرازدحام برخی از بازارهای بزرگِ جاغوری از جمله سنگماشه و غجور سطل‌های زباله، که از بیرل ساخته شده ‌بود، نصب گردید که در وقتِ معینه توسطِ کارگرانِ تنظیف تخلیه می‌شد. برای نانواها، هوتل‌ها و سایر کسبه‌کاران و فروشندگان نرخ‌نامه توزیع گردید. از گران‌فروشی، فروختنِ، ادویة تاریخ‌گذشته، غصبِ زمین‌های دولتی، پارک‌ کردنِ بی‌جای وسایط نقلیه و اشغال‌کردنِ سرک و راه‌روها توسط فروشندگانِ سیّار جلوگیری صورت گرفت. (همان)

شاروال علی‌خان، نتوانست همة برنامه‌ها و طرح‌هایی که برای شگوفایی بازار سنگماشه و سایر بازارهای جاغوری ریخته بود، تطبیق سازد؛ درگیر بیماری لاعلاج سرطان شد و در 10 میزان 1383ش/ 2005م، به رحمت حق پیوست. (علی‌زاده، 1402، اکبری، 1402)

از مرحوم مامور علی‌خان مظفری، 4 پسر و 6 دختر به‌جا مانده‌ است. رحمت‌الحق اکبری، پسرِ بزرگش متاهل است و در ایران معماری و پیمان‌کاری می‌کند. پسرِ دوم‌اش لادَرَک است. جمال‌الدین علی‌زاده، پسرِ سومِ او که ازدواج کرده و در کویته زندگی می‌کند، لیسانس هنر دارد و در مکاتبِ مهاجرین آموزگار است. محمد احسان، پسر چهارم‌اش مجرد است و در سویدن زندگی می‌کند. دخترِ بزرگش، مادر ظاهر خانه‌دار است و در هلمند زندگی می‌کند. حبیبه (مادر محمد) چهارده‌پاس و معلم برحال لیسه اناث چهل‌باغتوی پشی است. حلیمه اکبری (مادر فهیم) لیسانس حقوق دارد و مدیر تدریسی لیسه عبدالغفور سلطانی است. انیس‌گل (مادر مهران) از دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی فارغ شده و در کابل زندگی می‌کند. نجیبه نیز ازدواج کرده، چهارده‌پاس کمپیوترساینس است و در کویته آموزگاری می‌کند. سیتا دختر کوچک‌اش، مجرد است، دانشکدة اقتصاد را نیمه‌تمام گذاشته و اکنون زبان‌آموزِ زبانِ انگلیسی است و هنر نقاشی را نیز دنبال می‌کند. (همان)

منابع: بابایی، امیرمحمد. (1402) مصاحبة اینترنتی جمال‌الدین علی‌زاده با امیرمحمد بابایی 13/04/1402؛ اکبری، رحمت‌الحق. (1402) مصاحبة اینترنتی جمال‌الدین علی‌زاده با رحمت‌الحق اکبری 01/04/1402؛ ظفری، رشیدعلی. (1402) مصاحبه حضوری جمال‌الدین علی‌زاده با رشیدعلی ظفری 10/04/1402؛ طاها، طالب‌حسین. (1402) مصاحبه اینترنتی جمال‌الدین علی‌زاده با سید طالب طاها 13/04/1402؛ شریف، ظفر. (1402) مصاحبه اینترنتی جمال‌الدین علی‌زاده با ظفری شریف 24/04/1402؛ علی‌زاده، جمال‌الدین. (1402) اطلاعاتِ شخصی جمال‌الدین علی‌زاده از پدرش؛ ظفریار، موسی‌خان. (1402) مصاحبه اینترنتی جمال‌الدین علی‌زاده با موسی‌خان ظفریار 09/04/1402؛ ظفری، ناصرعلی. (1401) مصاحبه اینترنتی انیس‌گل وحدت با انجنیر ناصرعلی ظفری 16/11/1401

نویسنده: جمال‌الدین علی‌زاده، 30/07/2023

ویرایش: نادرشاه نظری، 4 آگوست 2023

 

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *