- غلام نبی ارباب (1275 تا 1372ش)
ارباب و فعال اجتماعی و فرهنگی
غلام نبی ارباب، معروف به هیتلر جاغوری، درسال 1275ش / 1896م، در قریه آهنکشته چهلباغتویپشی، واقع در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی به دنیا آمد. آموزش ابتدائی را در مکتب کلاسیک زادگاه خود نزد ملاعسکر فرزند ملاشریفِ قره، شروع کرد. بالاترین سطح تحصیلی او به دیوان حافظ شیرازی میرسید. قبل از غلامنبی ارباب، پدرکلانهای ایشان، بنامهای علیداد زوار، احمدعلی و حاتم هرسه ارباب بودند.
عنوانِ «هیتلر جاغوری»، از طرف رجبعلی خان قریهدار جاغوری به دلیل شجاعت و فصاحتی که غلام نبی ارباب در سخنگفتن و در حل و فصل دعواها و قضایا داشت، اهدا شده است. گفته میشود که در زمان قریهداری رجبعلیخان، یک دختر جوان از منطقه سبزسنگ پاتو به چهل باغتوی اوقی فرار داده میشود. این دخترِ جوان از نبیره شکری، اصالتاٌ از اولاده دوست علی قومای چهلباغتوی پشی بوده است. برای حل این قضیه موسفیدان و بزرگان چهلباغتویپشی و اوقی از جمله رجبعلیخان و غلامنبیارباب شرکت میکنند.
رجبعلیخانِ اختیار، فیصله این قضیه را به غلامنبیارباب میدهد. ارباب فیصله میکند که به خاطر تداوم دوستی و پرهیز از کدورت، قومای چهلباغتوی اوقی، یک دخترجوان به اولاده شکری پاتو بدهند و مبلغ پنجهزار افغانی برای موسفیدان دوطرف به عنوان لنگی اهدا نماید. این فیصله مورد استقبال رجبعلیخان، موسفیدان و طرفین دعوا قرار میگیرد. رجبعلیخان نه تنها از این فیصله ارباب حمایت میکند، بلکه او را در شجاعت، تصمیم گیری و سخن گفتن به هیتلر تشبه میکند و میگوید: “این پیرمرد درشجاعت و سخن گفتن هتلر است “(اقبال علی، 1401:10).
در سال 1359ش، غلامنبی ارباب از طرف موسفیدان چهلباغتویپشی به عنوان نماینده در شورای اتفاق انتخاب گردید و در سال 1360 به اتهام قتل غلامرضا مهتر به مدت پنج ماه در نزد شورای اتفاق در بند بود. به تاریخ 28 سرطان سال 1360، غلامرضا مهتر در گردنه کوه/ محل واقع میان میسه و آسیاب خانه توسط فرد/ افراد ناشناس به قتل میرسد. مردم قریه میسه و گلبیبی خواهر غلامرضا مهتر، 13 نفر از بزرگان قریه آهنکشته (اولاده صدیار) از جمله غلامنبی ارباب را به قتل غلامرضا مهتر متهم مینمایند.
به قول شاهدان عینی، در شب ترور غلامرضا مهتر موسفیدان و بزرگان چهلباغتویپشی از جمله غلامنبی ارباب به خاطر حل قضیه زن حاجینوروز در خانه حاجیعلیمدد گندو حضور داشتند. شورای اتفاق/ شورای روحانیون برای بررسی قضیه قتل مهتر؛ هیئتی متشکل از روحانیون و افراد نظامی را به ریاست شیخ طاهری لومان و شیخ نوروز برای بررسی حادثه ترور مهتر در محل واقعه میفرستند. هئیت فرستاده از مجموع سیزده نفر متهم چهار نفر هریک بنامهای غلامنبی ارباب، اسحاق کربلای، عبدلزوار و ملا ابراهیم را برای تحقیق به مرکز شورای علما انتقال داده و به مدت پنج ماه از اول ماه اسد الی آخر ماه قوس سال1360 زندانی مینمایند. افراد متهم به قتل در این مدت تحت استنطاق و بازجویی قرار میگیرند و در جریان بازجوی به هیچ سند و ثبوت مبنی بر قاتل بودن افراد متهم بدست نمیآید. هیئتی دومی از طرف شورای علما دوباره به چهل باغتوی پشی میآید و با دادن استعلام به موسفیدان چهل باغتوی پشی، جویای پاسخ در مورد قاتل بودن و یا نبودن متهمان میشوند؛ موسفیدان در پاسخ میگویند که”علم الیقین قطعی در مورد قاتل بودن موسفیدان آهنکشته نداریم”(حاجی اقبال؛ علی محمد کلانتر، 1401:10).
هیئت موظف به موسفیدان چهل باغتوی پشی وظیفه میدهند که در مورد قضیه قتل غلام رضا مهتر فیصله نمایند. در متن فیصله خط موسفیدان چهل باغتوی پشی که به قلم مرحوم مدیرانور شاجوی تحریر شده، چنین آمده است:” از آنجایی که روحانیون و موسفیدان چهل باغتوی پشی علم الیقین قطعی مبنی بر قاتل بودن اسامی هریک غلامنبی ارباب، اسحاق کربلای، عبدال زوار و ملا ابراهیم در مورد ترور غلام رضا مهتر ندارند، افراد مذکور بیگناه دانسته میشوند. اما مردم آهنکشته به سبب قطع شانزده اصله درخت غیر مثمر غلام رضا مهتر و دلگیری وارثان مقتول ملزم به پرداخت 50000 پنجاه هزار افغانی به وارثان مرحوم غلام رضا مهتر میباشند. با پیدا شدن قاتل/ قاتلان اصلی مبلغ 50000 پنجاه هزار افغانی به مردم آهنکشته باید پس مسترد گردد ” (مدیر انور، فیصله خط،1360). قبل از قتل غلام رضا مهتر قریه آهنکشته با مهتر دعوای حقوقی حقآبه و جنجال زن شوهردار را داشتند که ابراهیم غلامعلی از میانه آورده بود. در جریان این مناقشه و دعوا مردم آهنکشته یک شب در حدود شانزده اصله درخت غیرمثمر غلامرضا مهتر شبانه قطع و با خود میبرند (ملا ابراهیم، 1401:11).
در سال (1361ه.ش) در یک جنگ و خصومت میان گروهی(تنظیم و شورای اتفاق) در قریه آهنکشته پای غلامنبی ارباب از ناحیه لگنخاصره توسط افراد وابسته به تنظیم میشکند. شورای اتفاق میرزاحسین پدر حاجی عزیز میرزایی و هم حزبیهای شانرا مسئول این اتفاق میدانند. بعد از شکست تنظیم در جاغوری، اعضاء شورای اتفاق فیصله مینمایند که افراد و اشخاص دخیل در جنگ و حامیان آن مبلغ 55 هزار افغانی به عنوان دیه به غلام نبی ارباب پرداخت نمایند. این شورا مبلغ 55 هزار افغانی دیه شکستن پای غلام نبی ارباب را از خانوادههای وفادار به جریان سیاسی تنظیم جمعآوری مینمایند. اعضای ارشد شورا در مورد وصول دیه از خانوادههای وفادار به تنظیم چنین استدلال مینمایند که قدرت ریسمان از اتحاد تارها است. میرزاحسین به حمایت اعضای جریان سیاسی تنظیم پای غلامنبی ارباب را شکسته است (علیخان مظفری، علی محمد کلانتر،1401:10 ش).
در زمان قریه داری نبیاوقی، یک بخش مردم چهلباغتو پشی از قریدار آزرده خاطر میشود. یک جمع از موسفیدان ناراض نزد سیدعباس والی غزنی رفته و از قریدار شکایت میکنند. سید عباس شخصاً سنگماشه آمده و نبیقریدار را جلب و دستبند زده در موتر جیپ به سمت غزنی انتقال میدهد. یک تعداد موسفیدان حامی و طرفدار قریدار هریک غلامنبیارباب، غلاممحمد وکیل، خدابخش زوار و دیگران در سر پلِ سرکاری واقع در سنکماشه در راه موتر سیدعباس میخوابند. زمانکه موتر سیدعباس به سر پل میرسد، موسفیدان به سیدعباس میگویند که ما جمع به عنوان شاکیان پشیمان هستیم. آمدیم تا شکایت خود را پس بگیریم و از شما خواهشکنیم که نبی قریدار را رها کنید. اگر بار دیگر از قریدار شکایت کردیم هر جریمه و مجازات که شما تعیین کردید ما قبول داریم. این گونه سیدعباس را فریب داده قریدار را آز قید رها میسازد (حاجی اقبال، علی محمد کلانتر، 1401:10).
شخصی بنام ابراهیم ولد مولاداد از مردم پشی در شیر مایه گزک دهقانی میکرد. ابراهیم به دلیل قرضداری از گزک فرار مینماید، اما خانم و سه دختر صغیر وی در نزد افغانان/پشتونهای گزک گروگان میماند. غلامنبی ارباب و نبیاوقی با خبر شدن این قضیه برای رهایی زن و سه دختر ابراهیم درگزک رفته، اسبهای زین شدهای شان را به جای قرضداری ابراهیم نام به پشتونها واگذارکرده خانم و سه دختر ابراهیم را با خود به چهل باغتویپشی میآورند. (حاجی اقبال، 1401:10).
در زمان حکومت غفارخان بر ولسوالی مالستان نزاع میان مردم شیرداغ و کوچیها، بالای موضوع علفچر بروز مینماید. در نتیجه این نزاع یک نفر از طرف کوچیها و یکِ نفر هم از طرف مردم شیرداغ به قتل میرسند. حکومت مالستان به موسفیدان چهل باغتوی پشی هریک نبی قریدار، غلام نبی ارباب، غلام رضا اوقی، عبدالوکیل و غلام محمد وکیل، اختیار میدهند که در مورد قضیه قتل فیصله نمایند. موسفیدان طرفین را آشتی داده و با نانواد بردن طرفین مسّله را حل و از ادامه خونریزی میان کوچیها و هزارههای شیرداغ جلوگیری مینمایند. (حاجی اقبال، 1401:10).
غلامنبی ارباب در زمان حیات خود در حل و فصل بیشترین دعواهای حقوقی، دعواهای زن شوهردار، قتل، دعوای عروس و غیره در ولسوالی جاغوری و مالستان اشتراک مینمود. ارباب ذهن حاضر و حافظهای قوی داشت و تمام اشعار شاهنامه فردوسی و حملهحیدری را کلمه به کلمه در حافظه سپرده بود و در محافل و مجالس مطابق موضوع مجلس، شعر میخواند. در خواندن شاهنامه فردوسی و حمله حیدری، یکی از چهرههای شناخته شده در سطح منطقه بود (حاجی اقبال، علی محمد کلانتر، 1401:10).
غلام نبی ارباب به عمر 97 سالگی به تاریخ 14/11/ 1372 ش/ 1993م در زادگاهشان قریه آهنکشته بر اثر کهولت سنی درگذشت. از ارباب سه دختر و چهار پسر به نامهای باباعلی ارباب، عبدالحکیم، عبدالحمید و قادرعلی مانده است. محمد یونس قانونی سر معلم مکتب پیام و یزدان بخش حاتمی خبرنگار، استاد دانشگاه و موسس مکتب پیام از جمع نواسههای شان میباشند.
محمد انور، مدیر، فیصله خط (1360) چهل باغتوی پشی.
کلانتر، علی محمد (1401) مصاحبه حضوری یزدان حاتمی.
ملا ابراهیم ( 1401)، مصاحبه حضوری یزدان حاتمی.
حاجی اقبال (1401) مصاحبه حضوری یزدان حاتمی.
مظفری، علی خان (1401) مصاحبه حضوری یزدان حاتمی.
نویسنده: یزدان حاتمی
ویرایش: نادرشاه نظری، 2 مارچ 2023