• دادگاه صحرایی

یک رویداد تاریخی در میسه

علی بخش ولد محمد آکه در سال 1200 شمسی، در قریه نورگ چهل باغتوی پشی به‌دنیا آمد. پس از گذر مراحل کودکی و آغاز جوانی، تشکیل خانواده داد که از او دو فرزندِ پسر بنام‌های سرورعلی و باباعلی بجا مانده است. درعصر علی بخش، حکومت متمرکز و قانون‌مند در افغانستان وجود نداشت و هزارجات توسط ملوک الطوایفی اداره می‌شد. حاکمیت‌ها با سبک استبدادی مرسوم بود و توسعه‌طلبی امیران و خان‌های محلی، حدی و حصری نداشت. مصادره، قبضه کردن زمین‌ها، مال و املاک مردم، به یک امرعادی و معمولی تبدیل شده بود.

در چنین شرایطی،علی بخش در برابر زورگویی‌ها ایستاد و خود را سپر مردم کرد. شخصیت موردنظر ما درین عرصه فعالیت‌هایی داشته است، ولی درینجا یک واقعه‌ای که در زمان ایشان اتفاق افتاده است، بصورت مختصر شرح می‌دهم.

شخصی بنام آلو اوقی، از منطقه میانه در اثر اصابت گلوله نامعلوم کشته می‌شود. درین میان، اهالی قریه میسه را به‌عنوان قاتل متهم می‌کنند. دادگاه تشکیل می‌شود و اهالی قریه را با زور شمشیر و سر نیزه درین دادگاه احضار می‌کنند. اهالی قریه میسه مورد توبیخ قرار گرفته بازجویی می‌شود که آلو اوقی را شما کشته‌اید. آنها در دفاع ازخود شان موضوع را انکار می‌کنند.

قضات محکمه حکم می‌نمایند که اگر شما نکشته‌اید، سه‌پایه آهنی را که از قبل درمیان دوکوی آهنگر گذاشته داغ کرده بودند، به‌گردن بیندازید و در میان شراره‌های آتش ایستاده شوید. اگر بی‌گناه بودید، آهنِ داغ و قوغ آتش شما را نمی‌سوزاند، اما اگر گناه‌کار بودید، آتش از شما انتقام می‌گیرد.

(نگاه شود به مدخل رویدادهای قریه میسه)

درین زمان اتفاقاً علی بخش و حاصل مهتر، پدرکلان خدابخش مهتر و تعداد دیگر می‌رسند و موضوع را می‌پرسند. وقتی از جریان خبر می‌شوند، ناگهان علی بخش خشمگین شده با عصبانیت رو به قضات کرده می‌گوید، شما که آلو اوقی را نکشته‌اید. پس بیائید قوغ‌ها و سه‌پایه داغ را به‌گردن شما بندازیم و لابد نمی‌سوزید.

قاضی‌ها ساکت می‌مانند و علی بخش و همراهانش، سه‌پایه و آتش‌دان را با لگد می‌زنند و مجلس متفرق می‌شود. بعد خطاب به خوانین و متنفذین می‌گوید، شما از حد و اندازه تان پارا فراتر گذاشته اید. شرم و حیا ندارید و نظم و نزاکت چهل باغتو را شما خراب کرده‌اید. پس از آن، آنان تهدید کرده هیاهو را ختم می‌کند.

اما در فایل صوتی علی بابا ارباب میسه از قول پدرش می‌گوید که تفنگ علی‌داد رمخو، از آهنکشته خودرو می‌کند و موجب کشته شدن آلو اوقی می‌شود. درین زمان آشور میتر از جایی می‌رسد و خطاب به قاضی‌ها و بازجویان می‌گوید، شما که گناه ندارید، پس خودتان سه‌پاسه داغ را به گردن بندازید. بعد دوکوی آهنگر را خراب کرده اهالی قریه میسه را از آن معرکه خارج می‌کند.

درین میان جمعی از اهالی میسه مثل شفا زوار، غلام زوار، حیدر زوار، برات زوار وغیره با الاغ‌های شان کوچ کرده تا مشهد می‌روند و زیارت کرده زوار می‌شوند.

منابع: یادداشت محمد جمعه نورگ

فرستنده: حنیف کارگر

مصاحبه مرضیه زاهدی با حاجی علی بابا میسه

پیام صوتی از رضابخش بیرگیت

تنظیم و ویرایش: نادرشاه نظری، 17 مارچ 2023

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *